<p>۴-۱-۲۷-اجتناب از مدح و ذم قوّال<br />درویش چون در حلقه ی سماع حضور می یافت و اقدام به رقص و پایکوبی میکرد، نباید به مدح و ذم و قوال توجّه میکرد.« باید قوّال اگر خوش خواند، نگوید که خوش می خوانی و اگر ناخوش ونا موزون گویدوطبع را خارج کند، نگوید بهتر خوان وبه دل بر وی خصومت نکند و وی را اندر میانه نبیند. » (هجویری،۶۰۹:۱۳۸۸)<br />۴-۱-۲۸-پاداش قوّال<br />علاوهبر پول نقدی که به قوّالان برای مزد آنها داده میشد . صوفیان از سر ذوق و حال، جامهی خود را از تن بیرون میآوردند و به سوی او میافکندند و آن را به او میبخشیدند.کاشانی در این باره در مصباح الهدایه نوشته: « خرقه که از صاحب سماع به قوال رود، دو نوع بود: صحیحه و ممترقه. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۳۹)<br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-56″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/S-10.png” alt="پایان نامه - مقاله” width="334″ height="105″ /></a><br />۴-۱-۲۹-خرقه دری مجلس سماع<br />زمانی که صوفیان در حلقهی سماع، به سماع میپرداختند، شوری عظیم در میان آنها پدید میآمد، بدان حدّ که بی اختیار و از غلبهی شوریدگی و وجد و
- دیدگاه برنامهریزان - محدوده کاربرد: این نگرش، استراتژی و مأموریتهای سازمان را بیان میکند.
- دیدگاه مالکین - مدل سازمانی: سازمانی را که در آن سیستمها، عملیاتی خواهند شد را تعریف میکند.
- دیدگاه برنامهریزان - محدوده کاربرد: این نگرش، استراتژی و مأموریتهای سازمان را بیان میکند.
- دیدگاه مالکین - مدل سازمانی: سازمانی را که در آن سیستمها، عملیاتی خواهند شد را تعریف میکند.
- دیدگاه طراحان - مدل سیستمی: این نگرش چگونگی رفع نیازهای سازمان توسط سیستمهای اطلاعاتی را تعریف میکند.
- دیدگاه تولید کنندگان - مدل فناوری: راهکار اجرائی و تفصیلی تولید سیستمهای موردنیاز سازمان را مشخص میکند.
- دیدگاه پیمانکاران - نمایش جزئیات: جزئیات پیادهسازی سیستمهای موردنیاز تعریف میکند.
دیدگاهها و جنبههای مختلفی که در چارچوب زکمن مورد توجه واقع شده اند، به صورت یک ماتریس نشان داده میشود که به ماتریس زکمن معروف است (شکل ۲-۱).
شکل ۲-۱ : ماتریس زکمن [۷]
۲-۴-۲- چارچوب فدرال[۸]
چارچوب معماری فدرال در سپتامبر سال ۱۹۹۹ بوسیله شورای مدیران ارشد اطلاعاتی دولت ایالات متحده آمریکا تهیه و تنظیم شد و به عنوان چارچوب مرجع برای توصیف سازمانها تعریف و تصویب گردید. هدف از FEAF[7] تسهیل، توسعه اشتراکی فرآیندها و اطلاعات مشترک بین آژانسهای فدرال و سایر آژانسهای دولتی براساس مستندات FEAF است. این چارچوب به دولت فدرال اجازه میدهد که:
-
- اطلاعات فدرال را در مقیاسی به وسعت فدرال سازماندهی کند.
-
- اشتراک اطلاعات را میان سازمانهای فدرال رایج نماید.
-
- به سازمانهای فدرال کمک نماید تا فرآیندهای سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات را به سرعت توسعه دهند.
-
- نیازهای مشتری را بهتر، سریعتر، کاراتر و کم هزینه تر برآورد نماید.
معماری سازمان، یک پایگاه دادهای برای اطلاعات راهبردی سازمان است که مأموریت سازمان، اطلاعات موردنیاز برای انجام مأموریت، فناوری مورد نیاز جهت انجام مأموریت و پشتیبانی از عملیات حرفه و فرآیندهای انتقالی لازم جهت پیاده سازی فناوری جدید را در جهت پاسخ گویی به تغییر نیازهای حرفه و مأموریت سازمان، تعریف نماید.
چارچوب معماری سازمان فدرال یک مدل مفهومی است که جهت تعریف ساختاری مستند و هماهنگ برای مدیریت حرفه و طراحی توسعه در دولت ایجاد شده است. همچنین چارچوب معماری سازمانی فدرال همانند سایر چارچوبها، راهنمایی برای گردآوری اطلاعات مشترک و ایجاد مخزنی برای ذخیره سازی این اطلاعات میباشد. این چارچوب شامل چهار سطح است که سطح اول، یک توصیف سطح بالا از مؤلفه هایی است که در سطحهای بعدی خواهند آمد، و سه سطح بعدی، این مؤلفه ها را با جزئیات کامل تری نسبت به سطح قبلی خود تشریح مینمایند. به علاوه در سطح چهارم یک ساختار منطقی برای سازماندهی و رده بندی محصولات ارائه میگردد. این ساختار منطقی براساس نسخه کاربردی از چارچوب زکمن است. در چارچوب معماری سازمانی فدرال از هشت مؤلفه استفاده میشود که هر چه در سطوح چهارگانه پایین تر میرویم، با جزئیات بیشتری بیان میشوند (شکل ۲-۲).
شکل ۲-۲ : چارچوب معماری فدرال[۲۱]
-
- پیشرانهای معماری: محرکهای خارجی که باعث تغییر معماری سازمانی میگردند که نمایانگر دو نوع محرک یا عامل تغییر معماری سازمان هستند. تغییرات محیط کسب و کار مانند قوانین جدید، تصمیمات مدیریتی جدید و یا تغییر نیاز بازار و فشارهای منتجه، همگی به پیشرانهای کسب و کار یا حرفه معروف میباشند. همچنین تغییرات فناوری اطلاعات از قبیل سخت افزارها و یا نرمافزارهای با قابلیت بالاتر به عنوان پیشرانهای طراحی شناخته شده و این تغییرات موجب ایجاد نیاز به اصلاح و توسعه معماری میشوند.
-
- جهتگیری راهبردی: جهت اطمینان از سازگاری تغییرات با کلیت جهتگیری فدرال توسعه معماری به سمت معماری مقصد باید براساس این مؤلفه هدایت شود. این مؤلفه شامل چشم انداز، اصول، اهداف و مقاصد است.
-
- معماری فعلی: وضعیت فعلی سازمان را نمایش میدهد و معماری سازمان را « آنطور که هست» تعریف کرده و شامل دو بخش میشود : معماری کسب و کار فعلی و معماری فناوری اطلاعات (معماری داده، کاربرد و فناوری). در این قسمت قابلیتها و فناوریهای فعلی سازمان نشان داده شده و همزمان با اضافه شدن بخشهای جدید گسترش مییابد.
-
- معماری مقصد: وضعیت معماری مقصد سازمان را مطابق با جهت گیری راهبردی نشان میدهد. این مؤلفه معماری سازمان را « آنطور که باید ساخته شود » تعریف نموده و شامل دو بخش معماری کسب و کار و معماری فناوری مقصد است. این معماری پیشنهادی از قابلیتها و فناوریهای آتی سازمان بوده و با بهبود طراحی حاصل میگردد و به منظور پشتیبانی از تغییرات در نیازمندیهای کسب و کار بوجود میآید.
-
- فرآیندهای انتقال: فرآیندهایی که تغییرات را از معماری فعلی به مقصد با تطبیق استانداردهای معماری اعمال میکنند. در واقع این مؤلفه مهاجرت از معماری فعلی به معماری مقصد را پشتیبانی میکنند. فرآیندهای انتقالی حیاتی و مهم برای سازمان عبارتنداز برنامه اصلی سرمایهگذاری فناوری اطلاعات، برنامه انتقال، مدیریت پیکربندی و کنترل تغییرات مهندسی.
-
- بخشهای معماری: جهت انجام معماری به صورت متمرکز بر روی حوزههای اصلی حرفه با برشهایی بر روی حرفه، معماری سازمان را به بخشهای اصلی معماری تقسیم مینماید. از جمله این حوزه میتوان سیستمهای راهبردی معمول، حوزه برنامهریزی نام برد. بخش، تکهای از کلیت معماری سازمان فدرال است و سازمانی در درون سازمان اصلی فرض میگردد.
-
- مدلهای معماری: جهت تعریف مدلهای حرفه و فناوری اطلاعات که مشتمل بر توصیف معماریهای مختلف موجود در معماری سازمان است، از مدلهای معماری استفاده میشود.
-
- استانداردها: شامل استانداردها (که بعضی از آنها ممکن است اجباری باشند)، رهنمودهای اختیاری و تجربیات موفق است.
۲-۴-۳- چار چوب خرانه داری[۸] [۸]
سازمان خزانه داری آمریکا در سال ۲۰۰۰ این چارچوب را با اهداف زیر، ارائه نمود:
- هدایت سازمانهای زیرمجموعه و بخشهای مربوطه برای تهیه معماری سیستمهای اطلاعاتی
- ارائه مفاهیم، قوانین، فناوری و استانداردهای یکپارچه و مشترک برای تولید سیستمهای سازمان خزانه داری
- ارائه قالبی استاندارد برای توصیف معماری سازمانی
چارچوب TEAF براساس معماری زکمن طراحی شده است. میتوان گفت این چارچوب، چهار نگرش داده، عملکرد، اطلاعات و کنشگر و بستر عملیاتی از چهار دیدگاه مختلف برنامه ریز، مالک، طراح و تولید کننده را در بر میگیرد.
این چارچوب در واقع یک نمونه از FEAFبوده که به علت داشتن امتیازات خوب، مورد توجه زیادی قرار گرفت، به طوری که به عنوان یکی از سه چارچوب برتر جهت معماری سازمانی سازمانهای فدرال آمریکا برگزیده شد.
۲-۵- فرآیند معماری سازمانی
فرآیند معماری مطابق شکل ۲-۳ شامل سه فاز اصلی برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات، برنامهریزی معماری سازمانی و اجرای معماری سازمانی است[۱۰].
فاز برنامهیزی راهبردی فناوری اطلاعات شامل تعیین چشم اندازها، و اهداف مأموریتی؛ مطالعه تطبیقی؛ تعیین نیازمندیهای راهبردی؛ تهیه سند راهبردی فناوری اطلاعات
فاز برنامهریزی معماری سازمانی شامل جلب نظر مدیریت عالی؛ سازماندهی مدیریتی؛ تعریف فرآیند معماری سازمانی؛ ایجاد معماری وضع موجود؛ ایجاد معماری وضع مطلوب؛ ایجاد طرحهای انتقالی؛ تعریف فرآیندهای بروز رسانی معماری
فاز اجرای معماری سازمانی شامل نهائیسازی معماری وضع مطلوب؛ نهائیسازی طرحهای انتقالی؛ پیادهسازی معماری سازمانی؛ ارزیابی و به روز رسانی معماری سازمانی و طرحهای انتقالی
هدف از فرآیند معماری سازمانی، ایجاد و اجرای معماری و ارائه خروجیهای معماری در سازمان است. این فرآیند در کنار دیگر فرآیندهای اصلی سازمان قرار گرفته و بصورت پیوسته اجرا میشود[۱۱].
شکل ۲-۳ : فرآیند معماری سازمانی [۷]
مهمترین مرحله در توسعه معماری سازمانی، مرحله «فرآیند برنامهریزی معماری سازمانی» است. در واقع، برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات پایهای برای برنامهریزی معماری سازمانی است. برنامهریزی معماری سازمانی، عبارتست از فرآیندی که به منظور تعریف معماریهای لازم و برنامهریزی جهت پیادهسازی معماریهای فوق انجام شده و هدف از آن فراهم ساختن زمینههای استفاده مؤثر از اطلاعات جهت پشتیبانی از مأموریتهای سازمانی است[۱۱]. این برنامهریزی بر روی سه نوع زیر معماری انجام میشود که عبارتند از:
۱)معماری وضع موجود
۲)معماری گذار
۳)معماری وضع مطلوب.
به همراه تعریف معماریها، برنامه اجرایی نیز برای اجرای آن ارائه خواهد شد تا معماری را به شکل عملی تبدیل شود.
شکل ۲-۴ : برنامهریزی معماری سازمانی [۱۱]
- دیدگاه طراحان - مدل سیستمی: این نگرش چگونگی رفع نیازهای سازمان توسط سیستمهای اطلاعاتی را تعریف میکند.
- دیدگاه تولید کنندگان - مدل فناوری: راهکار اجرائی و تفصیلی تولید سیستمهای موردنیاز سازمان را مشخص میکند.
- دیدگاه پیمانکاران - نمایش جزئیات: جزئیات پیادهسازی سیستمهای موردنیاز تعریف میکند.
دیدگاهها و جنبههای مختلفی که در چارچوب زکمن مورد توجه واقع شده اند، به صورت یک ماتریس نشان داده میشود که به ماتریس زکمن معروف است (شکل ۲-۱).
شکل ۲-۱ : ماتریس زکمن [۷]
۲-۴-۲- چارچوب فدرال[۸]
چارچوب معماری فدرال در سپتامبر سال ۱۹۹۹ بوسیله شورای مدیران ارشد اطلاعاتی دولت ایالات متحده آمریکا تهیه و تنظیم شد و به عنوان چارچوب مرجع برای توصیف سازمانها تعریف و تصویب گردید. هدف از FEAF[7] تسهیل، توسعه اشتراکی فرآیندها و اطلاعات مشترک بین آژانسهای فدرال و سایر آژانسهای دولتی براساس مستندات FEAF است. این چارچوب به دولت فدرال اجازه میدهد که:
-
- اطلاعات فدرال را در مقیاسی به وسعت فدرال سازماندهی کند.
-
- اشتراک اطلاعات را میان سازمانهای فدرال رایج نماید.
-
- به سازمانهای فدرال کمک نماید تا فرایندهای سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات را به سرعت توسعه دهند.
-
- نیازهای مشتری را بهتر، سریعتر، کاراتر و کم هزینه تر برآورد نماید.
معماری سازمان، یک پایگاه دادهای برای اطلاعات راهبردی سازمان است که مأموریت سازمان، اطلاعات موردنیاز برای انجام مأموریت، فناوری مورد نیاز جهت انجام مأموریت و پشتیبانی از عملیات حرفه و فرایندهای انتقالی لازم جهت پیاده سازی فناوری جدید را در جهت پاسخ گویی به تغییر نیازهای حرفه و مأموریت سازمان، تعریف نماید.
چارچوب معماری سازمان فدرال یک مدل مفهومی است که جهت تعریف ساختاری مستند و هماهنگ برای مدیریت حرفه و طراحی توسعه در دولت ایجاد شده است. همچنین چارچوب معماری سازمانی فدرال همانند سایر چارچوبها، راهنمایی برای گردآوری اطلاعات مشترک و ایجاد مخزنی برای ذخیره سازی این اطلاعات میباشد. این چارچوب شامل چهار سطح است که سطح اول، یک توصیف سطح بالا از مؤلفه هایی است که در سطحهای بعدی خواهند آمد، و سه سطح بعدی، این مؤلفه ها را با جزئیات کامل تری نسبت به سطح قبلی خود تشریح مینمایند. به علاوه در سطح چهارم یک ساختار منطقی برای سازماندهی و رده بندی محصولات ارائه میگردد. این ساختار منطقی براساس نسخه کاربردی از چارچوب زکمن است. در چارچوب معماری سازمانی فدرال از هشت مؤلفه استفاده میشود که هر چه در سطوح چهارگانه پایین تر میرویم، با جزئیات بیشتری بیان میشوند (شکل ۲-۲).
شکل ۲-۲ : چارچوب معماری فدرال[۲۱]
-
- پیشرانهای معماری: محرکهای خارجی که باعث تغییر معماری سازمانی میگردند که نمایانگر دو نوع محرک یا عامل تغییر معماری سازمان هستند. تغییرات محیط کسب و کار مانند قوانین جدید، تصمیمات مدیریتی جدید و یا تغییر نیاز بازار و فشارهای منتجه، همگی به پیشرانهای کسب و کار یا حرفه معروف میباشند. همچنین تغییرات فناوری اطلاعات از قبیل سخت افزارها و یا نرمافزارهای با قابلیت بالاتر به عنوان پیشرانهای طراحی شناخته شده و این تغییرات موجب ایجاد نیاز به اصلاح و توسعه معماری میشوند.
-
- جهتگیری راهبردی: جهت اطمینان از سازگاری تغییرات با کلیت جهتگیری فدرال توسعه معماری به سمت معماری مقصد باید براساس این مؤلفه هدایت شود. این مؤلفه شامل چشم انداز، اصول، اهداف و مقاصد است.
-
- معماری فعلی: وضعیت فعلی سازمان را نمایش میدهد و معماری سازمان را « آنطور که هست» تعریف کرده و شامل دو بخش میشود : معماری کسب و کار فعلی و معماری فناوری اطلاعات (معماری داده، کاربرد و فناوری). در این قسمت قابلیتها و فناوریهای فعلی سازمان نشان داده شده و همزمان با اضافه شدن بخشهای جدید گسترش مییابد.
-
- معماری مقصد: وضعیت معماری مقصد سازمان را مطابق با جهت گیری راهبردی نشان میدهد. این مؤلفه معماری سازمان را « آنطور که باید ساخته شود » تعریف نموده و شامل دو بخش معماری کسب و کار و معماری فناوری مقصد است. این معماری پیشنهادی از قابلیتها و فناوریهای آتی سازمان بوده و با بهبود طراحی حاصل میگردد و به منظور پشتیبانی از تغییرات در نیازمندیهای کسب و کار بوجود میآید.
-
- فرایندهای انتقال: فرآیندهایی که تغییرات را از معماری فعلی به مقصد با تطبیق استانداردهای معماری اعمال میکنند. در واقع این مؤلفه مهاجرت از معماری فعلی به معماری مقصد را پشتیبانی میکنند. فرایندهای انتقالی حیاتی و مهم برای سازمان عبارتنداز برنامه اصلی سرمایهگذاری فناوری اطلاعات، برنامه انتقال، مدیریت پیکربندی و کنترل تغییرات مهندسی.
-
- بخشهای معماری: جهت انجام معماری به صورت متمرکز بر روی حوزههای اصلی حرفه با برشهایی بر روی حرفه، معماری سازمان را به بخشهای اصلی معماری تقسیم می کند. از جمله این حوزه میتوان سیستمهای راهبردی معمول، حوزه برنامهریزی نام برد. بخش، تکهای از کلیت معماری سازمان فدرال است و سازمانی در درون سازمان اصلی فرض میگردد.
-
- مدلهای معماری: جهت تعریف مدلهای حرفه و فناوری اطلاعات که مشتمل بر توصیف معماریهای مختلف موجود در معماری سازمان است، از مدلهای معماری استفاده میشود.
-
- استانداردها: شامل استانداردها (که بعضی از آنها ممکن است اجباری باشند)، رهنمودهای اختیاری و تجربیات موفق است.
۲-۴-۳- چار چوب خرانه داری[۸] [۸]
سازمان خزانه داری آمریکا در سال ۲۰۰۰ این چارچوب را با اهداف زیر، ارائه نمود:
- هدایت سازمانهای زیرمجموعه و بخشهای مربوطه برای تهیه معماری سیستمهای اطلاعاتی
- ارائه مفاهیم، قوانین، فناوری و استانداردهای یکپارچه و مشترک برای تولید سیستمهای سازمان خزانه داری
- ارائه قالبی استاندارد برای توصیف معماری سازمانی
چارچوب TEAF براساس معماری زکمن طراحی شده است. میتوان گفت این چارچوب، چهار نگرش داده، عملکرد، اطلاعات و کنشگر و بستر عملیاتی از چهار دیدگاه مختلف برنامه ریز، مالک، طراح و تولید کننده را در بر میگیرد.
این چارچوب در واقع یک نمونه از FEAFبوده که به علت داشتن امتیازات خوب، مورد توجه زیادی قرار گرفت، به طوری که به عنوان یکی از سه چارچوب برتر جهت معماری سازمانی سازمانهای فدرال آمریکا برگزیده شد.
۲-۵- فرایند معماری سازمانی
فرایند معماری مطابق شکل ۲-۳ شامل سه فاز اصلی برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات، برنامهریزی معماری سازمانی و اجرای معماری سازمانی است[۱۰].
فاز برنامهیزی راهبردی فناوری اطلاعات شامل تعیین چشم اندازها، و اهداف مأموریتی؛ مطالعه تطبیقی؛ تعیین نیازمندیهای راهبردی؛ تهیه سند راهبردی فناوری اطلاعات
فاز برنامهریزی معماری سازمانی شامل جلب نظر مدیریت عالی؛ سازماندهی مدیریتی؛ تعریف فرایند معماری سازمانی؛ ایجاد معماری وضع موجود؛ ایجاد معماری وضع مطلوب؛ ایجاد طرحهای انتقالی؛ تعریف فرایندهای بروز رسانی معماری
فاز اجرای معماری سازمانی شامل نهائیسازی معماری وضع مطلوب؛ نهائیسازی طرحهای انتقالی؛ پیادهسازی معماری سازمانی؛ ارزیابی و به روز رسانی معماری سازمانی و طرحهای انتقالی
هدف از فرایند معماری سازمانی، ایجاد و اجرای معماری و ارائه خروجیهای معماری در سازمان است. این فرایند در کنار دیگر فرایندهای اصلی سازمان قرار گرفته و بصورت پیوسته اجرا میشود[۱۱].
شکل ۲-۳ : فرایند معماری سازمانی [۷]
مهمترین مرحله در توسعه معماری سازمانی، مرحله «فرایند برنامهریزی معماری سازمانی» است. در واقع، برنامهریزی راهبردی فناوری اطلاعات پایهای برای برنامهریزی معماری سازمانی است. برنامهریزی معماری سازمانی، عبارتست از فرآیندی که به منظور تعریف معماریهای لازم و برنامهریزی جهت پیادهسازی معماریهای فوق انجام شده و هدف از آن فراهم ساختن زمینههای استفاده مؤثر از اطلاعات جهت پشتیبانی از مأموریتهای سازمانی است[۱۱]. این برنامهریزی بر روی سه نوع زیر معماری انجام میشود که عبارتند از:
۱)معماری وضع موجود
۲)معماری گذار
۳)معماری وضع مطلوب.
به همراه تعریف معماریها، برنامه اجرایی نیز برای اجرای آن ارائه خواهد شد تا معماری را به شکل عملی تبدیل شود.
شکل ۲-۴ : برنامهریزی معماری سازمانی [۱۱]
حال، جامهی خود را پاره میکردندکه به تعبیر آن روزگار خرقه برتن خود میدریدند، و آن را به سوی نوازندگان و قوّالانیا جمع حاضر در مجلس میانداختند. این رها کردن خرقه و انداختن آن به سوی قوّالان یا حاضران در مجلس سماع را، علی فاضل در کتاب شرح و احوال و نقد و تحلیل آثار احمد جام، با تعابیری هم چون: «خرقه اندازی»، « خرقه افکنی،» « قوّال اندازی»، « طرح خرقه»، «خرقه بازی»، آورده است. » (فاضل، ۱۳۷۳: ۱۳۹)حال باید یاد آور شد که القای خرقه در حلقهی سماع، توسّط درویشان مطابق سنّت انجام میشد. سهرودی نوشته: « خرقه انداختن سنّت است. که درآن وقت که کعب زهیر –رض- آن قصیده که درمدح رسول –عللم- انشاد کرده بود، بر رسول- عللم -میخواند، رسول- عللم- خرقهی خودبدو انداخت. » (سهروردی،۱۳۸۴: ۱۹۶)<br />محمّدبن منوّر نیز در این باره در توحید الا اسرار آورده: «مقرّیان میخواندند، درویشان در خاک میگشتند، و حالت ها رفت، پس خرقه ها پاره کردند. » (محمّدبن منوّر، ۱۳۸۰: ۳۸۰)<br />هجویری در توجیه این آیین صوفیان چنین خاطر نشان کرده که: «حقیقت اندر تخریب ثیاب آن است که ایشان را از مقامی به مقام دیگر نقل افتد، در حال از آن جامه بیرون آیند و شکر وجدان مقام را و جامههای دیگر لباس یک مقام بودو مرقّعه لباس جامع مرکلّ مقامات طریقت و فقر صفوّت را و بیرون آمدن از این جامه و تبرا کردن، تبرّا بود از همه. » (هجویری، ۱۳۸۸: ۷۶) خاقانی هم در مورد خرقه دری آورده:</p><p> </p><table><tbody><tr><td>من در رقص و دل در حال و ناله در سماع</td><td> </td><td>من دریده خرقهی صبر و فغان آورده ام. »</td></tr></tbody></table><p>(خاقانی، ۱۳۸۸: ۳۴۱)</p><p> </p><table><tbody><tr><td>«در مشرق آفتاب چنان جامه خرقه کرد</td><td> </td><td>کاو از خرق جامه به مغرب شنیده اند»</td></tr></tbody></table><p>(همان: ۱۸۷)<br />مولانا میگوید:</p><p> </p><table><tbody><tr><td>«زآن خرقهی خویش ضرب کردیم</td><td> </td><td>تا زآن به قبای ششتر آییم»</td></tr></tbody></table><p>(مولانا، ۱۳۸۴: ۶۱۸)<br />۴-۱-۳۰-القا وتخریق خرقه در سماع فقط در صورت غلبهی حال<br />در آیین صوفیان روانبود که سالک حاضر در حلقهی سماع، خرقهی خود را به اختیار پاره کند، الّا در صورتی که حال بر او مستولی میشد. دلیل این مهّم را کاشانی در مصباح الهدایه بیان کرده: «چه دراین صورت هم دعوی حال است بی معنی حال و هم اتلاف مال» (کاشانی،۱۳۸۸: ۱۳۹) سهرودی در این باره در عوارف المعارف اشاره کرده: «و تا تواند تخریق خرقه نکند، که اتلاف مال و انفاق محال باشد. » (سهروردی،۱۳۸۸: ۱۳۹) غزّالی نیز این مهّم را در کتاب کیمیای سعادت خاطر نشان کرده: « اما دریدن جامه به اختیار نشاید: که این ضایع کردن مال بود. » (غزّالی،۱۳۸۸: ۴۵۶)هجویری این مطلب را در کشف المحجوب اظهار داشته: «هر چند که خرق کردن را اندر طریقت هیچ اصلی نیست، و البتّه اندر سماع در حالت صحّت نشاید کرد؛ که آن جز اسراف نباشد. » (هجویری، ۱۳۸۸: ۶۰۷)<br />۴-۱-۳۱-چه نوع خرقه ای شایستگی پاره کردن در محفل سماع را داشت؟<br />جامههایی را که صوفیان در سماع پاره میکردند و بر دیگر جماعت حاضر تقسیم میکردند باید دارای شرایط ویژ گیهای خاص بودند. از جمله این که: آن خرقه به رسول اکرم(ص) انتساب داشت. و آن خرقه را مرید از راه ارادت پوشانده بود.وحتماً باید رنگ آن ارزق بود…. ابوالمفاخریحیی باخرزی در این باره شرح داده: «اوّل آن است که جامه ای که تخریق را شاید باید که از آن کسی باشد که خرقهی او به مصطفی (ص) منسوب باشد و از دست شخص امین که شیخیّت را شاید، از راه ارادت پوشیده باشدو آن خرقه باید که کبود باشدیا فوطهیا بردیمانی. و اگر سفید است تخریق را نشاید مگر که با صاحب آن خرقه حالی و امر عظیم باشد که شایستهی تخریق گردد. » (باخرزی، ۱۳۸۳: ۲۲۰)<br />۴-۱-۳۲-انواع خرقههای القا شده در سماع<br />خرقههای القا شده توسّط درویشان صاحب وجد، دو نوع بود.« مشکل ترین این جمله خرقهی سماعی باشد وآن بردوگونه باشد:یکی مجروح و دیگری درست. » (هجویری،۱۳۸۸: ۶۰۶) کاشانی نیز میگوید: «خرقه که از صاحب سماع به قوال رود، دو نوع بود: ممز قه و صحیحه. » (کاشانی، ۱۳۸۸: ۱۳۹)<br />۴-۱-۳۳-حکم خرقهی صحیحه در سماع<br />در مورد خرقهی القا شدهی صحیحه توسّط درویشان صاحب وجد، صوفیان خود اختلاف نظر داشتهاند. به طوری که عدّه ای آن را از آن قوّال دانسته اند اما بنا بر شرایطی خاص: «بعضی گفته اند: قوّال را باشد، از بهرآن که این حرکت به سبب قول او ظاهر شده است. » (سهروردی،۱۳۸۴: ۹۶) کاشا<br />نی نیز در مصباح الهدایه خاطر نشان کرده : « اما حکم خرقهی صحیحه اگر مراد واجد آن در القا و اعطای آن تخصیص قوال بود، و دیگری را با او در آن مشارکت و مساهمّت نباشد.و اگر مراد تخصیص او نبود و شخصی مهیب و ممتثل الا مر حاضر باشد بر حسب اجتهاد خود اگر ببیند به قوّال دهد و اگر خواهد به دیگری ببخشد.و هیچ کس را بر او مجال اعتراضی نه؛ چه تصرّفات او همه از سر خبرت و بصیرت بود. اگر حاضران مجلس سماع همه اخوان باشندو شیخ حاضر نه خرقه به قوال دهند؛ چه محرّک و باعث وجد که سبب القای خرقه باشد قول او بود«و من قتل قتیلاً فله سلبه. » (کاشانی،۱۳۸۸: ۱۴۰- ۱۳۹ )هجویری نوشته : «بنگریم تا مراد آن درویش مستمع که جامه بیفکند چه بوده است، اگر مراد قوّال بوده است، وی را باشدو اگر مراد جماعت، ایشان را. » (هجویری،۱۳۸۸: ۶۰۸- ۶۰۷ )</p>