- چرخه های تجاری: ادوار تجاری نوعی نوسانهای باقاعده و منظم در فعالیتهای کلان اقتصادی کشورها است که بیشتر به وسیله بنگاههای تجاری سازمان دهی میشوند. یک چرخه، با یک دوره رونق اقتصادی که همزمان در فعالیتهای متعدد اقتصادی رخ می دهد، شروع شده و به دوره رکود و انقباض منتهی میشود.
۱-۱۱ .خلاصه فصل:
محتوای پژوهش حاضر مطابق روال معمول در تدوین پایان نامه، در قالب ۵ فصل تدوین شده است. در فصل اول به بیان مسئله تحقیق، اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق، اهداف تحقیق، سوالات و فرضیات تحقیق پرداخته شد. با بیان کلیات طرح تحقیق در این فصل، ادبیات موضوع در فصل دوم مرور می شود. در فصل سوم، روش شناسی تحقیق حاوی تشریح جامعه آماری و نمونه، محدوده زمانی و مکانی تحقیق، بیان عملیاتی فرضیات تحقیق، روش گردآوری اطلاعات و داده های تحقیق و روش اجرای تحقیق بیان می شود. فصل چهارم، حاوی تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از آزمون فرضیات تحقیق می باشد و نهایتا فصل پنجم شامل خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادات می باشد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱٫ مقدمه
در این فصل با توجه به موضوع پژوهش، ابتدا راجع به مفاهیم مدیریت سرمایه در گردش، دلایل اهمیت آن و معیارهای اندازه گیری این متغیر مطالبی بیان شده است. سپس، در مورد مفاهیم مربوط به سود و انواع آن بحث شده و در ادامه، در مورد چرخه های مختلف تجاری و تاثیر آن بر مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری توضیحاتی ارائه شده است. در پایان نیز به تعدادی از پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از ایران در خصوص موضوع تحقیق اشاره شده است.
۲-۲٫ مدیریت سرمایه در گردش
در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود، دارائی ها و بدهی های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی از اهمیت فزاینده ای برخوردار است و مدیریت بهینه سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای آنها محسوب شود(فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۴). یک شرکت زمانی که به فعالیت های عملیاتی می پردازد باید تعادل بین نقدینگی و سودآوری را حفظ کند. نقدینگی پیش شرطی است که تضمین می کند، شرکت قادر به برآورده کردن الزامات می باشد و در واقع از یک جریان دائمی در زمینه ادامه کار و فعالیت شرکت خبر می دهد. نقدینگی و سودآوری دو موضوع مهم مورد توجه مدیریت مالی شرکت ها است. در تبیین جایگاه هرکدام گفته می شود که اگر شرکتی سوداور نباشد مریض است ولی اگر نقدینگی نداشته باشد در حال مرگ است(ایزدی نیا و تاکی، ۱۳۸۹، ۱۲۱). احتمال ورشکستگی برای شرکت هایی که در معرض مدیریت نادرست سرمایه در گردش هستند، حتی با وجود سودآوری مثبت، وجود دارد(یعقوب نژاد و همکاران، ۱۳۸۹، ۱۱۹).
بحث سرمایه در گردش و نقدینگی را بسان خونی تشبیه کرده اند که در رگهای یک واحد تجاری در جریان است تا واحد تجاری بتواند به حیات خود ادامه دهد و از مدیریت این بخش به عنوان قلب تپنده واحد تجاری یاد شده است که وظیفه پمپاژ خون به رگهای سازمان را به عهده دارد(رهنمای رودپشتی و کیانی، ۱۳۸۷، ۸).
مدیریت سرمایه در گردش، تعادل قابل توجه بین دو هدف شرکت یعنی سودآوری و نقدینگی است. شرکت تلاش می کند بدون از دست دادن جایگاه اعتباری و نقدینگی، سود را حداکثر کند(عالم و همکاران[۸]، ۲۰۱۱، ۴۹).
بخش حیاتی در مدیریت سرمایه در گردش، حفظ نقدینگی در عملیات روزانه برای اطمینان از هموارسازی عملیات و برآورده کردن تعهدات است. با این حال این کار ساده نیست، چون مدیران باید مطمئن شوند که عملیات تجاری به شیوه ای کارآمد و سودآور در حال اجراست. امکان عدم تطابق دارائی های جاری و بدهی های جاری در طول این فرایند وجود دارد. اگر این اتفاق بیافتد و مدیر شرکت نتواند به درستی آن را مدیریت کند روی رشد و سودآوری شرکت اثر می گذارد. تجربه نشان داده است که یکی از دلایل عمده پریشانی مالی و ورشکستگی اغلب شرکت ها، مدیریت نامناسب سرمایه در گردش است(بونیا و داس[۹]، ۲۰۱۲، ۹۵۷). در واقع مدیریت سرمایه در گردش منبعی مهم برای بهبود عملکرد مالی به شمار می آید (فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۵).
ازدیدگاه مدیران مالی مدیریت سرمایه در گردش یک مفهوم ساده وروشن است که از توانایی شرکت در درک تفاوت بین دارائی ها و بدهی های کوتاه مدت اطمینان می دهد(یعقوب نژاد و همکاران، ۱۳۸۹، ۱۱۸) به عبارت دیگر مدیریت سرمایه در گردش به منظور تغییر در انواع دارائی های جاری و منابع مالی کوتاه مدت اعمال میشود(ایزدی نیا و تاکی، ۱۳۸۹، ۱۲۲).
در عمل مدیریت سرمایه در گردش به یکی از مسائل های سررسید شده و استفاده از فرصت های ناگهانی مناسب جهت سرمایه گذاری که نشانه ای از انعطاف پذیری واحد تجاری می باشد و دسترسی به مواد اولیه برای تولید به طوریکه شرکت بتواند به موقع جوابگوی تقاضای مشتریان مهم در سازمان ها باشد تبدیل شده است، جایی که بسیاری از مدیران اجرایی درگیر شناسایی عوامل اصلی مدیریت سرمایه در گردش و سطح بهینه آن هستند. هرگونه تصمیمی که در این بخش توسط مدیران واحد تجاری اتخاذ می شود، اثرات قابل ملاحظه ای روی بازدهی عملیاتی واحد تجاری می گذارد که باعث تغییر ارزش شرکت و نهایتا ثروت سهامداران خواهد شد (یعقوب نژاد و همکاران، ۱۳۸۹، ۱۱۸ و ۱۱۹).
از نظر آدام اسمیت (۱۹۸۰) نیز مدیریت سرمایه در گردش به دلیل تاثیری که بر سودآوری، ریسک و متعاقب آن ارزش شرکت می گذارد حائز اهمیت است. چرا که سرمایه گذاری در سرمایه در گردش مبادله بین سودآوی و ریسک را شامل می شود و تصمیماتی که به افزایش سودآوری گرایش دارد منجر به افزایش ریسک نیز می شود و برعکس، تصمیماتی که بر روی کاهش ریسک متمرکز است به کاهش سودآوری بالقوه منجر می شود(فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۶).
در نتیجه تداوم فعالیت های بنگاه های اقتصادی تا میزان زیادی به مدیریت منابع کوتاه مدت آن بستگی دارد، زیرا فعالیت های عملیاتی در یک دوره عادی که معمولا سالانه است به شناخت سرمایه در گردش و مدیریت مطلوب آن مربوط می شود(رهنمای رودپشتی وکیائی؛۱۳۸۷، ۷).
۲-۲-۱٫ تعاریف ارائه شده از مدیریت سرمایه در گردش
شالوده مباحث مدیریت مالی را سرمایه تشکیل می دهد و میتوان ادعا کرد که همه فعالیت های تجاری نیازمند سرمایه اند، سرمایه عبارت است از تمام منابع مالی که مورد مصرف شرکت قرار می گیرد و در این راستا مدیریت مالی چارچوب روابط بین سرمایه و شرکت را مشخص می کند( فتحی و توکلی،۱۳۸۸ ،۱۰۴).
به لحاظ واژه شناسی سرمایه در گردش در مقابل عبارت انگلیسی(Working capital) آورده شده است و در تعبیر انگلیسی آن مترادف(Circulated capital) است، چون بخشی از سرمایه شرکت را شامل می شود که نقشی مشابه خون در رگها را دارد(محمدی، ۱۳۸۸، ۸۰).
در ادبیات مالی دو مفهوم سرمایه در گردش وجود دارد: ناخالص و خالص. سرمایه در گردش ناخالص اشاره به دارایی های جاری، یعنی: پول نقد، اوراق بهادار قابل عرضه در بازار، موجودی مواد خام، کالای در حال ساخت، کالای ساخته شده و مطالبات می باشد. سرمایه در گردش خالص نیز عبارت است از دارائی های جاری منهای بدهی های جاری(ابازد و ساموئل[۱۰]، ۲۰۱۴، ۲).
سرمایه در گردش یک سرمایه معاملاتی است که بیشتر از یک سال در شرکت باقی نمی ماند. وجهی که در این اقلام سرمایه گذاری میشود در طول عملیات تجاری تغییر می کند(یعقوب نژاد و همکاران،۱۳۸۹، ۱۲۲).
سرمایه در گردش یک شرکت مجموعه مبالغی است که در دارائی های جاری سرمایه گذاری می شود.طبق نظر اسکیلینگ نیز عموما واژه سرمایه در گردش به سرمایه گذاری سازمان در دارائی های جاری، بدهی های جاری، وجوه نقد(صندوق)، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب های دریافتنی و موجودی کالا مربوط می شود(فتحی و توکلی، ۱۳۸۸، ۱۰۶).
از مدیریت سرمایه در گردش نیز تعاریف متعددی بیان شده است که به بخشی از آنها در زیر اشاره شده است:
- مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد(فتحی و توکلی،۱۳۸۸،۱۰۶)
- مدیریت سرمایه در گردش بیانگر سیاست ها و تصمیماتی است که در بخش سرمایه در گردش به منظور تغییر در انواع دارائی های جاری و منابع تامین مالی کوتاه مدت اعمال می شود(ایزدی نیا و تاکی،۱۳۸۹، ۱۲۲).
- مدیریت سرمایه در گردش شامل برنامه ریزی و کنترل دارائی های جاری و بدهی های جاری به شیوه ای است که خطر ابتلا به ناتوانی در پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت از یک سو و جلوگیری از سرمایه گذاری بیش از حد در این دارائی ها را از سوی دیگر از میان ببرد(رای[۱۱]، ۲۰۱۲، ۱۲۷).
- مدیریت سرمایه در گردش، نحوه عملکرد دارائی ها و بدهی های جاری را بیان می کند. در واقع مدیریت سرمایه در گردش، بخش مهمی از برنامه ریزی برای تامین مالی کوتاه مدت است و شامل مدیریت موجودی های مواد و کالا، حساب های دریافتنی و پرداختنی است. با بهره گرفتن از این سه جزء، برخی از حیاتی ترین نسبت های مالی مانند گردش موجودی ها، میانگین دوره وصول حساب های دریافتنی و نسبت آنی محاسبه می شود(جان نثاری، ۱۳۹۱، ۳).
- مدیریت سرمایه درگردش تصمیمات مربوط به تامین مالی بلندمدت لازم، برای پشتیبانی مالی از دارایی های جاری واحد انتفاعی را در برمی گیرد .دارائی های جاری یک شرکت از اقلام زیر تشکیل شده است: صندوق، بانک، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی، موجودی کالا و سایر دارائی های جاری(یعقوب نژاد و همکاران،۱۳۸۹، ۱۲۴).
۲-۲-۲٫ اهداف مدیریت سرمایه در گردش
- برقراری یک تعادل حساس بین حفظ نقدینگی برای پشتیبانی از عملیات روزانه و حداکثر سازی فرصت های سرمایه گذاری کوتاه مدت می باشد(فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۵).
- حصول اطمینان از ادامه عملیات شرکت و توانایی کافی در برآوردن بدهی های کوتاه مدت و هزینه های عملیاتی آینده(ابازد و ساموئل، ۲۰۱۴، ۶)
- ایجاد توازن بین سودآوری و ریسک. زیرا معمولا تصمیماتی که سودآوری را افزایش می دهند منجر به افزایش ریسک می شوند و تصمیماتی که کاهش ریسک را مورد توجه قرار می دهند منجر به کاهش سودآوری بالقوه می شود(تروئل و سولانو، ۲۰۰۷).
- به حداکثر رسانیدن ارزش شرکت: موسسه سرمایه در گردش را به همان منظوری نگهداری می کند که هر دارائی دیگر را، یعنی کمک در به حداکثر رسانیدن ارزش فعلی سهام عای و ارزش شرکت. سرمایه گذاری وجوه بلا استفاده، به حداقل رسانیدن موجودی ها، وصول سریع مطالبات وحذف تامین های مالی کوتاه مدت پر هزینه و غیر ضروری همگی منجر به افزایش ارزش موسسه می شود(کردی،۱۳۹۲ ، ۵).
۲-۲-۳٫ دلایل توجه مدیریت به سرمایه در گردش
- دارائی ها و بدهی های تشکیل دهنده سرمایه در گردش، حساب های کنترل پذیر و در نتیجه نیازمند توجه مداوم می باشد(ستایش و همکارانش،۱۳۸۸، ۴۶).
- بدهی های جاری منبع اصلی تامین مالی شرکت های کوچک را تشکیل می دهد(بیکر و پاول ۲۰۰۵، برگرفته از مقاله ستایش و همکارانش، ۱۳۸۸، ۴۶).
- سطوح واقعی و مطلوب دارائی های جاری دستخوش تغییرات دائمی است. این وضع باعث می شود که درباره سطح مطلوب یا مورد انتظار دارائی های جاری، به صورت مستمر و روزانه تصمیماتی اتخاذ می شود(ستایش و همکارانش،۱۳۸۸، ۴۶).
- اگر مدیریت سرمایه در گردش صحیح نباشد، احتمال دارد فروش و سود شرکت کاهش یابد و چه بسا شرکت در پرداخت به موقع دیون و تعهدات خود ناتوان بماند(ستایش و همکارانش، ۱۳۸۸، ۴۶).
- نگهداری سطح مطلوب وجه نقد برای پرداخت بدهی های سررسید شده و استفاده از فرصت های ناگهانی مناسب جهت سرمایه گذاری(رودپشتی و کیایی،۱۳۸۷، ۷).
- دسترسی به مواد اولیه برای تولید به طوری که شرکت بتواند به موقع جوابگوی تقاضای مشتریان باشد(رودپشتی و کیایی،۱۳۸۷، ۷).
- هر گونه تصمیمی که در این بخش توسط مدیران واحد تجاری اتخاذ شود تاثیر شدیدی بر روی بازدهی عملیاتی واحد تجاری می گذارد که باعث تغییر ارزش شرکت و نهایتا ثروت سهامداران خواهد شد(رودپشتی و کیایی،۱۳۸۷، ۷).
۲-۲-۴٫ مدیریت سرمایه در گردش کارا
مدیریت کارآمد سرمایه در گردش نقش مهمی در سیاست کلی شرکت به منظور ایجاد ارزش سهام بازی می کند. روش مدیریت سرمایه در گردش می تواند تاثیر قابل توجهی روی نقدینگی و سودآوری شرکت داشته باشد(رای، ۲۰۱۲، ۱۲۷). مدیریت سرمایه در گردش کارا شامل برنامه ریزی وکنترل دارائی ها و بدهی های جاری به گونه ای است که ریسک ناتوانی در برآورده کردن تعهدات کوتاه مدت از یک طرف و اجتناب از سرمایه گذاری بیش از حد در این دارائی ها را از طرف دیگر برطرف نماید(رحمان و نصر، ۲۰۰۷).
اعمال مدیریت کارآمد و اثر بخش بر دارائی های جاری مستلزم آن است که ابتدا باید با قواعد کلی مربوط به سرمایه گذاری در هر یک از انواع دارایی های جاری موجودی نقدی، اوراق بهادار، حساب های دریافتنی و موجودی ها آشنایی حاصل شود و همواره سه جنبه اساسی زیر مد نظر قرار گیرد(شباهنگ، ۱۳۷۲، ۸۱).