(۳-۱۱)
(۳-۱۲)
بنابراین، اگر از رابطه فوق در (۳-۱۲) جایگذاری کنیم، خواهیم داشت:
(۳-۱۳)
۳-۳-۳- نااطمینانی خاص شرکتی[۲۶۸]
۳-۳-۳-۱- نحوه ساخت پروکسی برای متغیر نااطمینانی خاص شرکت
در یک مدل خودرگرسیون، مقدار جاری یک متغیر صرفاً وابسته به مقادیر قبلی آن به علاوه جمله خطا می باشد.
در مدل ارائه شده برای استخراج پروکسی که توضیح دهنده نااطمینانی خاص شرکت باشد از اتورگریسیون ([۲۶۹]AR) فروش سالانه نرمال شده شرکت به ارزش دفتری کل داراییها بهره میبریم (بوند[۲۷۰]، ۲۰۰۲).
(۳-۱۴)
: نرخ فروش به ارزش دفتری کل دارایی برای شرکت i در زمان t
: اثرات ثابت : اتورگرسیون پارامترها
: جزء خطا با میانگین صفر و واریانس متناهی
در گام بعدی از پسماند های مدلAR(1) هر شرکت واریانس تجمعی استخراج کرده و جذر آن پروکسی می شود که نشان دهنده نااطمینانی خاص هر شرکت و به وسیلهی نشان داده میشود.
خروجی های حاصل از فرایند بالا به چهار گروه تقسیم می شود:
دادههای بین صدک ۰ و ۲۵ که نشان دهنده سطح نااطمینانی بسیار پایین برای نااطمینانی خاص شرکت است که آن را با متغیر مجازی نشان می دهیم.
دادههای بین صدک ۲۵ و ۵۰ که نشان دهنده سطح نااطمینانی پایین برای نااطمینانی خاص شرکت است که آن را با متغیر مجازی نشان می دهیم.
دادههای بین صدک ۵۰ و ۷۵ که نشان دهنده سطح نااطمینانی متوسط برای نااطمینانی خاص شرکت است که آن را با متغیر مجازی نشان می دهیم.
دادههای بالاتر از صدک ۷۵ که نشان دهنده سطح نااطمینانی بالا برای نااطمینانی خاص شرکت است که آن را با متغیر مجازی نشان می دهیم.
۳-۳-۴- کسری یا مازاد مالی[۲۷۱]
ابتدا با توجه به معادلهی زیر که توسط کیهان و تیتمن (۲۰۰۷)، بایون (۲۰۰۸) برای محاسبات عدم توازن جریان نقدی (کسری و مازاد مالی) بهینه ارائه کردند. با چینش دوباره وجود کسری یا مازاد مالی را برای مدل خود تعیین میکنیم.
(۳-۱۵)
: مخارج سرمایهای: مبلغ مورد استفاده در طول یک دورهی خاص به منظور خرید یا توسعهی داراییهای بلندمدت مانند ملک، کارخانه یا تجهیزات
: نشاندهندهی تغییرات سرمایه در گردش است.
: نشاندهندهی سود سهام تقسیمی که پرداخت شده است.
: جریان نقدی عملیاتی بعد از بهره و مالیات.
در این تحقیق از سمت راست فرمول برای محاسبه کسری و مازاد مالی بهره میگیریم پس متغیرهای زیر را به تفضیل توضیح میدهیم:
: بدهی خالص منتشر شده
برای محاسبه بدهی خالص منتشر شده دو روش وجود دارد:
۱- بدهی بلندمدت باقی مانده هر دوره. در واقع بدهی بلندمدت منهای آن بخش از بدهی بلندمدتی که پرداخت شده است.
۲- استفاده از نسبت زیر:
بدهی خالص منتشر شده= (۳-۱۶)
: حقوق صاحبان سهام خالص منتشر شده
برای محاسبه حقوق صاحبان سهام خالص منتشر شده دو روش وجود دارد:
۱- از تفریق بین سهام عادی و ممتاز فروش رفته به سهامداران و آن قسمتی از سهام ممتاز و عادی بازخرید شده توسط شرکت به دست میآید.
۲- در روش دوم از نسبت زیر استفاده میکنیم:
حقوق صاحبان سهام خالص منتشر شده = (۳-۱۷)
برای مدل این تحقیق از رابطه دوم حالت های بالا استفاده شده است.
پس کسری مالی حاصل جمع میباشد که هر یک از متغیرها از نسبت ارائه شده در روش دوم به دست میآیند.
: وقتی این متغیر مثبت باشد یعنی کسری مالی و زمانی که این متغیر منفی باشد یعنی مازاد مالی وجود دارد.
برای وارد کردن اثر وضعیت مالی از متغیرهای مجازی زیر بهره میبریم:
: یک متغیر ساختگی است که اگر شرکت مازاد مالی داشته باشد یک وگرنه صفر میباشد.
: یک متغیر ساختگی است که اگر شرکت کسری مالی داشته باشد یک وگرنه صفر میباشد.
۳-۳-۵- متغیرهای مجازی[۲۷۲]
فرضیه ثابت پارامترها را میتوان با استفادبه از متغیرهای مجازی نیز انجام داد.
(۳-۱۸)
بدین منظور فرض کنید که مدل (۳-۴۸) را داشته باشیم. کل دوره مورد مطالعه را به دو دوره تقسیم میکنیم که دوره اول شامل مشاهده و در دوره دو م شامل مشاهده میباشد . مدل (۱۳-۱۱) بیانگر رگرسیون مقید است که برای کل دوره برآورد میشود. اما رگرسیون غیرمقید را برای کل دوره به صورت زیر تعریف میکنیم:
(۳-۱۹)
متغیر مجازی است که مقدار آن در دوره اول برابر با ۱ و در دوره دوم برابر با صفر است. اگر قید را اعمال کنیم، معادله (۳-۵۰) تبدیل به (۳-۵۱) خوا هد شد. اگر ضرایب در طی دوره اول و دوم ثابت باشند، در این صورت ضرایب ، و از نظر آماری معنادار نخواهد بود.
(۳-۲۰) : دوره اول
(۳-۲۱) : دوره دوم
در مدل های شماره سوم و چهارم از متغیر های مجازی برای سادگی و بالاتر بودن میزان مشاهدات از متغیر های مجازی زیر استفاده شده است:
: متغیر ساختگی در شرایطی که اهرم واقعی بالاتر از هدف باشد برابر با یک و اگر پایین تر از هدف باشد صفر میباشد.
: متغیر ساختگی در شرایطی که اهرم واقعی پایین تر از هدف باشد برابر با یک و اگر بالاتر از هدف باشد صفر میباشد.
: یک متغیر ساختگی است که اگر شرکت مازاد مالی داشته باشد یک وگرنه صفر میباشد.
: یک متغیر ساختگی است که اگر شرکت کسری مالی داشته باشد یک وگرنه صفر میباشد.
: داده های بین صدک ۰ و ۲۵ که نشان دهنده سطح نااطمینانی بسیار پایین برای نااطمینانی خاص شرکت است.
ـ نتایج همچنین نشان داد که بین نظرات اعضای هیئت علمی با توجه به جنسیت، سابقه و رتبه علمی آنها در مورد وظایف چهارگانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
حبیب پورگودرزی (۱۳۷۵) در تحقیقی به نام «بررسی رابطه بین جوّ سازمانی و اثربخشی رفتاری مدیران مدارس ابتدایی بابل» به نتایج زیر دست یافت.
ـ بین اثربخشی رفتاری مدیران در مدارس دارای جوّ باز و مدارس دارای جوّ بسته تفاوت وجود دارد.
ـ بین اثربخشی رفتاری مدیران مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معناداری وجود دارد.
ـ بین جوّسازمانی مدارس دخترانه و مدارس پسرانه تفاوت وجود دارد.
در تحقیقی که توسط سعید فرهادی (۱۳۷۵) با نام «مطالعه و بررسی جوّ سازمانی مدارس راهنمایی نوشهر بر اساس مدل هالپین و کرافت» انجام شد و هدف آن بررسی میزان باز و بسته بودن جوّ مدارس راهنمایی نوشهر و طبقهبندی انواع جوّ این مدارس بود، نتایج عبارت بودند از:
- از ۲۹ مدرسه راهنمایی نوشهر، ۹ مدرسه جوّ باز، ۸ مدرسه جوّ بسته، ۸ مدرسه جوّ خودمختار، ۴ مدرسه جوّ کنترلشده داشتند.
- مدارس راهنمایی نوشهر به سوی جوّ باز گرایش داشتند.
- بین جوّ سازمانی مدارس دخترانه و پسرانه و همچنین بین جوّ سازمانی مدارس روستایی و شهری تفاوت معناداری وجود نداشت.
ابراهیمی (۱۳۷۵) تحقیقی را بهمنظور «بررسی الگوهای تصمیم گیری مدیران مدارس راهنمایی شهر اصفهان بر اساس نظرات دبیران» انجام داد و در پایان به این نتایج دست یافت:
ـ تصمیم گیری فردی مدیران در مسائل اداری در بالاترین حد و مسائل آموزشی در پایینترین حد است.
ـ تصمیم گیری مشورتی در مسائل آموزشی در بالاترین حد و در مسائل اداری در پایینترین حد است.
ـ تصمیم گیری مشارکتی در مسائل انضباطی در بالاترین حد و در مسائل اداری در پایینترین حد است.
ـ تصمیم گیری گروهی در مسائل آموزشی در بالاترین حد و در مسائل اداری در پایینترین حد است.
همچنین نتایج این تحقیق تفاوت معناداری را بین مدیران مرد و زن در استفاده از الگوهای تصمیمگیری فردی نشان میدهد. یعنی مدیران زن بیشتر از مدیران مرد از الگوهای تصمیم گیری فردی استفاده می کنند. همچنین مدیران دارای تحصیلات مدیریت، بیشتر از سایر مدیران از الگوهای تصمیم گیری مشورتی، مشارکتی و گروهی استفاده میکنند.
مهدوی (۱۳۷۵) با بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر سبک مدیران دبیرستانهای ایلام و چرداول، در پایان نامه کارشناسی ارشد خود در دانشگاه تهران، به این نتیجه رسید که فرهنگ سازمانی بر سبک مدیریت تأثیر میگذارد. بین جوّ سازمانی و اثربخشی مدارس ابتدایی رابطه معناداری مشاهده شده است.
ـ بین جوّ سازمانی مدارس دخترانه و مدارس پسرانه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
ـ نتایج پژوهش نشان داد که ۴۵درصد مدارس بین جوّ سازمانی و اثربخشی همبستگی بالای متوسط، ۱۵درصد زیر متوسط و ۱۰درصد همبستگی معکوس دارند.
در تحقیقی که توسط پاپیان (۱۳۷۳) به نام «میزان مشارکت اعضای هیئت علمی در فرایند تصمیم گیری مدیران دانشگاه های صنعتی شهر تهران» انجام شده است، این نتایج به دست آمد:
ـ تفاوت و شباهت در میزان مشارکت دانشگاه های مورد مطالعه ناشی از برخی تشابهها و تفاوتهای ساختاری موجود در تشکیلات دانشگاه های صنعتی مذکور است.
ـ میزان خدمت و مدت تأسیس دانشگاهها در میزان مشارکت بیتأثیر نبوده است.
ـ میزان مشارکت اعضای هیئت علمی با میزان عناوین دانشگاهی آنان در دانشگاه های مورد نظر رابطه مستقیم دارد.
ـ میزان مشارکت در همه دانشگاه های مذکور با سطح مشارکت پیش بینیشده در آیین نامه مصوب مدیریت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، مطابق نبوده است.
مراتب (۱۳۶۹) تحقیقی را با نام «بررسی و مقایسه جوّ سازمانی دانشگاه تهران و دانشگاه اصفهان» انجام داد که نتایج زیر را در پی داشت:
- نمودار ترسیمی از دو دانشگاه در عین تشابه با یکدیگر، با نمودار ترسیمی هالپین و کرافت از جوّ بسته شباهت دارد.
- از مقایسه صفات بهدستآمده از ابعاد هشتگانه دو دانشگاه با جدولهای انواع ششگانه جو ّسازمانی پیشنهادی هالپین و کرافت، محلهای جوّ سازمانی هر دو دانشگاه به جوّ بسته نزدیکتر است.
- نتایج استفاده از فرمول شاخص باز بودن برای دو دانشگاه حاکی از آن است که جوّ دانشگاه تهران نسبت به دانشگاه اصفهان بازتر است.
۲-۵-۲٫ پیشینه خارجی
توجه به زمینههای اجتماعی رفتار انسان با تحقیقات کرت لوین در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ آغاز شد. لوین معتقد بود که رفتار انسان تابع تعامل شخصیت یا نیازهای فرد با نیروی روانی، اجتماعی محیط است. بنابراین توجه به توصیف و تحلیل محیطها بهعنوان میدانهای نیروهایی که رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهند، حائز اهمیت است. حاصل این امر توجه به محیطهای سازمانی و تحقیقات درباره جوّ سازمانی و مفاهیمی نظیر آن است.
در این بخش ابتدا تحقیقات خارجی و سپس تحقیقات داخلی در زمینه جوّ سازمانی ارائه میشود.
بوید[۱۵۹] (۱۹۹۷) در پژوهشی درباره جوّ سازمانی دانشکده ها و تأثیر آن بر گروه های آموزشی، نشان داد که در دانشکدههایی که جوّ سازمانی باز دارند، میزان خلاقیت، رضایت شغلی و بهرهوری کارکنان و گروه های آموزشی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین رایهامر[۱۶۰] (۱۹۹۷) در تحقیقی نشان داد که بین جوّ سازمانی و عملکرد گروه های آموزشی رابطه معناداری وجود دارد.
در پژوهشی که توسط هوی و همکارانش[۱۶۱] (۱۹۹۶) انجام شد، جوّ سازمانی مدارس متوسطه مورد بررسی قرار گرفت. هدف این تحقیق بررسی رابطه بین رفتار صادقانه معلمان با جوّ سازمانی باز است. یافتههای پژوهش بیانگر این است که جوّ سازمانی باز همبستگی مثبتی با رفتار صادقانه مدیر و رفتار صادقانه معلمان دارد.
در مطالعهای که توسط سابو[۱۶۲] (۱۹۹۵) انجام شد، رابطه بین جوّ سازمانی مدارس متوسطه و کیفیت زندگی دانشآموزان بررسی شد. یافتههای تحقیق بیانگر این است که بین جوّ سازمانی مدرسه و کیفیت زندگی دانشآموزان رابطه کمی وجود دارد، ولی بین جوّ کلاس و کیفیت زندگی دانشآموزان رابطه زیادی مشاهده شده است، یعنی دانشآموزان اعلام کردند جّو مدرسه تأثیر زیادی در کیفیت زندگی آنان ندارد، ولی جوّ کلاس بهشدت کیفیت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد.
رافرتی[۱۶۳] (۱۹۹۵) تحقیقی را با نام «ابعاد جوّ ارتباطی و نگرش معلمین به ارتباط مترقی و بالا در جوّ باز و بسته مدارس راهنمایی» انجام داد که نتایج نشان دادند که معلمین در جوّ سازمانی باز بهطور مشخصتری ادراکشان و نگرش آنها به سمت داشتن ارتباطی بالا با مدیر خودشان رشدیافتهتر هستند تا معلمهایی که در جوّ بسته مشغول به کار هستند. جوّ مدرسه کاملاً به جریان مواج اطلاعات مربوط به مدیریت وابسته است. همچنین ادراکات معلمها تأکید بر این داشت که مدیریت باید موقعیت و شرایط لازم را برای انجام بهترین کار در اختیار معلمها قرار دهد. این مسئله که نظرات معلمها در تصمیمها دخالت داده میشود و میتواند تغییراتی را ایجاد کند، باعث ارتباط معلمها با مدیریت میشود.
در تحقیقی که توسط کوی و بلولای[۱۶۴] در سال ۱۹۹۵ و بر اساس چهار فرایند سازمانی کلیدی لاولر (اطلاعات، آموزش، تصمیم گیری و پاداشها) در مورد مشارکت کارکنان صورت گرفت، نتایج این تحقیق نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین هر یک از مقیاسهای چهارگانه بالا وجود دارد و سه مقیاس از چهار مقیاس بهکاررفته برای اندازه گیری میزان مشارکت کارکنان، به نحو چشمگیری در محاسبه واریانس کلی دخالت داشتهاند و تنها پاداشها با وجود معنادار بودن آنها، متغیری بازدارنده محسوب میشوند.(شریفی،۱۳۸۱،۷۳)
در تحقیقی که توسط پیسکوپو[۱۶۵] (۱۹۹۴) انجام شد. رابطه بین جوّ سازمانی و تعارض نقش بررسی شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که بین جوّ سازمانی و تعارض نقش همبستگی مثبتی وجود دارد.
برودفوت[۱۶۶] و اشکنسی[۱۶۷] (۱۹۹۴) در زمینه گردآوری و ارزیابی ابزارهای گوناگون بررسی فرهنگ سازمانی پژوهشی انجام دادهاند. مطالعات آنها در برگیرنده هجده ابزار پیمایش توصیفی فرهنگ و اثربخشی سازمانی است که از لحاظ اعتبار و روایی ابزارها تنوع زیادی وجود داشته است. این دو پژوهشگر خاطرنشان کردهاند که هیچیک از این ابزارها بدون نقیصههای جدی نبوده است. آنها بر پایه ابزارهای هجدهگانه اولیه، نسبت به ساخت یک مقیاس جدید شامل پنجاه گویه (عبارت) اقدام نمودند که ۴۱ گویه مأخوذ از ابزارهای اولیه بوده است. این گویهها در مجموع، ده بعد اصلی فرهنگ سازمانی را که از پیشینه پژوهشهای پیشین تلخیص شده بود، اندازهگیری و مورد مقایسه قرار میدهند. (ککاله، ۱۹۹۸، ص۷۵ و ۷۶)
در تحقیق دیگری که توسط هوی[۱۶۸] و میسکل[۱۶۹] (۱۳۷۶) با نام «جوّ سازمانی و روحیه کارکنان» انجام شد، بخشی از نتایج آن عبارت است از: روحیه کارکنان به عوامل زیادی بستگی دارد و جوّ سازمانی مطلوب یکی از عوامل بسیار مهم در بالا بردن روحیه فرد است. از سوی دیگر، روحیه یکی از شاخص های اثریخشی و موفقیت یک مدیر در سازمان است. مدیران باید تلاش کنند تا با ایجاد جوّ سازمانی مناسب در سازمان، به ایجاد روحیه بالا در کارکنان منجر شوند. در واقع، روحیه خوب نشانه مدیریت سالم و خوب است. (نویسندگان مدیریت،۱۳۷۰، ۱۰۷)
مکدانل[۱۷۰] در سال ۱۹۹۳ تحقیقی به نام «مقایسه مدارس راهنمایی و ابتدایی با توجه به میزان تعارض و جوّ سازمان» انجام داد. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که بین میزان تعارض در معلمان مدارس راهنمایی و مدارس ابتدایی تفاوت وجود دارد و همچنین بین جوّ سازمانی مدارس و میزان تعارض رابطه منفی هست.
استراتون[۱۷۱]، توما[۱۷۲] و پلتون[۱۷۳] (۱۹۹۳) در پژوهشی نشان دادند که جوّ سازمانی مطلوب به ایجاد وفاداری در بین افراد و گروه ها، رضایت و خدماتدهی مطلوب به مشتری منجر میشود. از سوی دیگر، جوّ سازمانی نامطلوب، به پیامدهای نامطلوب مانند صرف زمان کاری به بحث و مشاجره، بالا بردن تنیدگی، جستوجو برای یافتن شغل دیگر و… منجر می شود. (براری، ۱۳۸۴)
پژوهشهای مؤسسه گلوبال[۱۷۴] در زمینه مقایسه فرهنگ اجتماعی در سال ۱۹۹۳، در یک پروژه بزرگ تحقیقاتی با نام «گلوبال (رهبری و اثربخشی رفتار سازمانی در مقیاس جهانی) » با رهبری رابرت هاوس[۱۷۵] بر اساس پژوهشهای هافستد، نُه بعد فرهنگ سازمانی را شناسایی و بررسی کردند. (دستمالچیان و جاویدان، ۲۰۰۱، ۵۳۷) این ابعاد عبارتند از: پرهیز از اطمینان نداشتن (ابهامگریزی)، فاصله قدرت، جمعگرایی ـ اجتماعی، جمعگرایی ـ در گروه، نبود تبعیض جنسی (مساوات میان زن و مرد)، عصبیت و پرخاشگری، آیندهگرایی (برنامهسازی پیشبینی و داشتن چشماندازهای بلندمدت در جامعه)، انسانگرایی و عملکردگرایی.
مارشال[۱۷۶] (۱۹۹۱) پژوهشی به نام «بررسی رابطه بین ابعاد شخصیتی مدیر با سبک تصمیمگیری او و نیز میزان مشارکت دیگران در فرایند تصمیمگیری» انجام داد و به این نتیجه رسید که مدیرانی که با اطمینان مسئولیت دیگران را در تصمیمگیری میپذیرند، از نظر شخصیتی در درجه بالایی از روابط انسانی و صمیمیت با افراد قرار دارند. (ابراهیمی، ۱۳۷۵)
در پژوهش دیگری که توسط لیتوین و استرینگر در زمینه رابطه بین رهبری و جو سازمانی انجام شد، آنها سه مؤسسه انتخابی را بررسی کردند که رهبران هر کدام به اتخاذ شیوه متفاوتی آموزش دیده بودند. حاصل پژوهش نشان میداد که شیوه رهبری در به وجود آوردن جوّ سازمانی مشخص اثر عمیق دارد. (مدنی، ۱۳۸۲، ۱۶۳)
اسکولینگ[۱۷۷] (۱۹۸۸) تحقیقی به نام «بررسی رابطه بین جوّ سازمانی با سطوح تعارض مدارس» انجام داد. یافتههای تحقیق عبارت بودند از اینکه هر چه جوّ مدرسه بازتر باشد، میزان تعارض کمتر است. در مدارسی که مدیران آنها رفتارهای آمرانه همراه با خشونت و بیتوجهی یا حمایت کم از معلمان دارند، میزان تعارض بیشتر است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که مدیرانی که نسبت به حل نیازهای شخصی و ضروری معلمان موفقیت بیشتری دارند و با آنان همکاری میکنند و در مدرسه روح اخلاقی حاکم است، معلمانشان از میزان تعارض کمتری برخوردار هستند.
لیتوین و استرینگر (۱۹۸۶) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که جوّ سازمانی خودکامه مبتنی بر تصمیم گیری متمرکز، موجب کاهش بهرهوری و رضایت شغلی در کارکنان میشود. در مقابل، جوّ دوستانه موجب افزایش رضایت شغلی و نگرش مثبت در کارکنان می شود.
نرتن[۱۷۸] (۱۹۷۶) در تحقیقی به بررسی رابطه تئوری انگیزش ـ بهداشت هرزبرگ[۱۷۹] و نظریه مدیریت لیکرت پرداخت و نتایج نشان داد مدیرانی که به سبک مدیریت کارمندمدار گرایش دارند، افراد را به مشارکت بیشتر در تصمیمگیریها دخالت میدهند که به رضایت بیشتر کارکنان نسبت به کار منجر میشود. (نرتن، ۱۹۷۶)
شکل ۴-۱۳- مثالی از گراف شبکه پتری، قبل و بعد از فایر شدن
شبکههای پتری به بنبست رسیده[۵۲]، زنده[۵۳] و غیر زنده
-
-
- شبکه پتریِ به بنبست رسیده: یک شبکه پتری زمانی دچار بنبست شده است که در وضعیتی مانند µt قرار گرفته است که هیچ امکانی برای فایر شدن و انتقال به وضعیت دیگری برای آن وجود ندارد. به عبارت دیگر هیچ گذار فعالی وجود ندارد. نمونهای از بنبست در شکل ۴-۱۴، نشان داده شده است.
-
شکل ۴-۱۴- یک شبکه پتری که دچار بنبست شده
-
- شبکه پتری زنده: حداقل یک گذار فعال در شبکه وجود دارد.
-
- شبکه پتری غیر زنده: اگر در یک لحظه در هیچ یک از مکانها، توکن نداشته باشیم این شبکه پتری را شبکه پتری غیرزنده مینامند.
انواع شبکههای پتری و نحوهی نشانهگذاری آنها
در شکل ۴-۱۵، انواع حالتهایی که با یک شبکه پتری میتوان ایجاد کرد نشان داده شده است.
شکل ۴-۱۵- انواع شبکههای پتری و نحوهی نشانهگذاری آنها
فلوچارتها و شبکههای پتری
نرمافزارهای کامپیوتر و فلوچارتها را نیز میتوان به کمک شبکههای پتری مدل کرد. در شکل ۴-۱۶ گرههای تصمیمگیری، محاسبه فلوچارت و گذارهای شبکه پتری را مشاهده میکنید.
شکل ۴-۱۶- مدلسازی گرههای تصمیمگیریِ فلوچارت با شبکه پتری
در شکل ۴-۱۷، مثالی از مدلسازی فلوچارت با بهره گرفتن از شبکه پتری مشاهده میشود.
a
b
F
F
c
c
T
T
d
f
a
b.T
c.T
c.F
e
f
b.F
d
شکل ۴-۱۷- مدلسازی فلوچارت با شبکه پتری
توسعه پتری
با وجود تمام نقاط قوت، شبکه پتری کلاسیک دارای ضعفهای بسیاری در موقعیتهای عملی است و نمیتوان با آن بسیاری از فعالیتهای عملی را مدلسازی نمود. به همین دلیل پتری در جهتهای مختلف بسط یافته است که سه نوع از مهمترین توسعههای شبکه پتری عبارتند از:
-
- بسط رنگ: شبکه پتری رنگی
-
- بسط زمان: شبکه پتری زمانی[۵۴]
-
- بسط سلسله مراتبی: شبکه پتری سلسله مراتبی[۵۵]
شبکه پتری رنگی
به کمک این خصوصیت بُعد جدیدی به توکنها داده میشود و به این ترتیب توکنها دارای نوع شده و محدوده انتخاب فایر شدنها، اضافه میشود. توکنها، نماینده توابع متفاوتی هستند. به عنوان مثال ما میتوانیم از توکنهای مختلف برای نمایش فراخوانیهای سیستم عامل و یا ردههای متفاوت کارها[۵۶] استفاده کنیم. به کمک این انواع توکنها، مشخص میشود که از میان چندین گذارِ آماده، کدام یک از آنها میتواند عمل کند. در اینجا منظور از رنگ یک صفت ویژه است که میتوان به یک توکن اختصاص داده و آن را از بقیه متمایز نمود.
شبکه پتری زمانی
زمان را میتوان به تمام مؤلفههای یک شبکه پتری اضافه نمود، از جمله:
وصیت طبق قانون مدنی دو نوع است: وصیت عهدی و وصیت تملیکی
وصیت عهدی عبارت است از مامور کردن شخص یا اشخاص در طی وصیت برای انجام کار یا کارها و یا تصرفات معین نسبت به بعد از فوت وصیت کننده . طبق م ۸۲۶ ق.م «وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا متصرفات دیگری مأمور میکند، وصیت کننده «موصی»، کسی که وصیت به نفع او شده است «موصیله» مورد وصیت «موصی به»، و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود «وصی» نامیده
میشود.
طبق همان ماده وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. بنابراین طبق این تعریف وصیت تملیکی به صورت عقد معوض (برای مثال بیع یا اجاره معلق به فوت) در نمیآید، ولی شرط عوض در آن منافاتی با مجانی بودن وصیت ندارد.
مشهور فقها وصیت تملیکی را عقد میدانند و قبول موصیله را برای آن لازم میدانند، به موجب ماده ۸۲۷ قانون مدنی موصی له با قبول نمودن مورد وصیت و پس از فوت موصی مالک مورد وصیت
میشود.[۳۴]
اما باید گفته شود قبول در صورتی شرط تحقق وصیت است که «موصی لهم» محدود باشند؛ ولی چنانچه موصی لهم غیر محصور باشند، برای صحت آن قبول شرط نیست. این است که ماده ۸۲۸ق.م میگوید: «هرگاه موصی له غیرمحصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود، قبول شرط نیست.»
در وصیت عهدی قبول شرط نیست، ولی مادامی که موصی زنده است، وصی میتواند وصایت را رد کند؛ ولی پس از فوت موصی حق رد آن را ندارد؛ هر چند به وصایت جاهل باشد.
ماده ۸۳۴ قانون مدنی: «در وصیت عهدی قبول شرط نیست، لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد، بعد از آن حق رد ندارد، اگر چه جاهل بر وصایت بوده باشد.»
باید توجه داشت که «رد وصی در زمان حیات موصی باید به او ابلاغ شود و رد پنهانی هیچ اثری در جلوگیری از تضییع حقوق محجوران و تلف ثلث ندارد. پس اگر رد وصی ابراز و ابلاغ نشود، اجرای وصایت بعد از فوت اجباری است».[۳۵] حال با تعریفی که از وصیت به عمل آمد، باید دید آیا وصیت به نفع جنین امکان پذیر است یا خیر؟
طبق ماده ۸۵۰ قانون مدنی «موصیله باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود، که برای او وصیت شده است».
از ظاهر ماده ۸۵۰ ق.م بر میآید که وجود موصی له در زمان وصیت شرط است و موجود شدن آن در زمان فوت کافی نیست.
فقهای امامیه برای صحت وصیت، موجود بودن حمل در حین وصیت را شرط میدانند؛ اگر چه به صورت نطفه باشد و یا هنوز روح در آن دمیده نشده باشد.
با توجه به اینکه ماده ۸۵۰ قانون مدنی به موجود بودن موصی له تأکید و صراحت دارد، بنابراین نمیتوان گفت وصیت بر معدوم به تبع موجود صحیح است.[۳۶]
طبق ماده ۸۵۱ ق.م «وصیت برای حمل صحیح است، لیکن تملک او منوط است بر این که زنده متولد شود.»
یکی از اسباب تملک وصیت است و زنده متولد شدن جنین که حین وصیت موجود بوده، کاشف از آن است که وصیت صحیح بوده و موجب تملک است.
فقهای متأخر نیز زنده متولد شدن جنین را شرط تملک موصی به میدانند و در صورت مرده متولد شدن وصیت را باطل و موصی به را متعلق به وراث موصی میدانند.[۳۷]
اکثر علمای حقوق و فقهای امامیه دلیل زنده به دنیا آمدن طفل را حرکات و صدای اولیه او میدانند؛ در فقه استهلال به معنای فریاد نوزاد پس از ولادت.[۳۸] لیکن استقرار آن منوط به زنده متولّد شدن او است. بنابر قول منسوب به مشهور بر کودکى که زنده متولّد شده سپس مرده است خواندن نماز میّت مستحب است.
ولی تنها یک دلیل برای احراز حیات طفل کافی نیست و امروزه از وسایل پزشکی و تشریح بدن کودک میتوان به حیات اولیه او پی برد. حال این سئوال مطرح میگردد که اگر قبل از تولد جنین سقط گردد، وضعیت وصیت که به نفع او شده، به چه صورت است؟
طبق ماده ۸۵۲ ق.م : «اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثه او میرسد، مگر این که جرم مانع ارث باشد»، برخی از حقوقدانان معتقد هستند که اگر وصیت به نفع جنین شده باشد، در صورت سقط حمل اگر جنین زنده به دنیا بیاید و بعد بمیرد، وصیت صحیح است و مرده متولد شدن جنین در اثر سقط موجب بطلان وصیت میگردد؛ اما باید گفت که فلسفه وجود چنین مادهای در قانون مدنی جلوگیری از سقط جنین میباشد. اگر جنین مرده هم سقط شود، وصیت صحیح و موصیبه، به ورثه جنین میرسد. نظر کسانی که معتقدند در اثر سقط نیز جنین باید زنده به دنیا بیاید، تا بتواند مورد وصیت را تملیک کند و بعد از آن فوت نماید، مردود میباشد. چرا که در این صورت احتیاجی به وضع چنین مادهای نبوده و ماده ۸۵۱ قانون مدنی[۳۹] برای این مفهوم کفایت میکند. باید توجه داشت به موجب ماده ۸۲۷ ق.م که عنوان میدارد: «تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود، مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی». باید گفت: تملیک در وصیت معلق به فوت موصی است؛ چنانچه موصی له وصیت را قبول کند، از تاریخ فوت موصی ملکیت برای وی حاصل میشود و مورد وصیت قبل از فوت موصی متعلق به موصی است، نه موصی له.
بنابراین چنانچه در وصیت برای جنین ولی یا امین وی وصیت را قبول کند و جنین قبل از فوت موصی سقط شود و بمیرد، مالکیتی برای جنین به وجود نخواهد آمد. چرا که شرط تحقق تملک در وصیت فوت موصی میباشد. بنابراین اگر کسی که وصیت به نفع او شده زودتر از وصیت کننده بمیرد، دیگر مورد وصیت متعلق به او نیست. همچنین اگر جنین پس از فوت موصی در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به متعلق به ورثه جنین خواهد بود. چرا که اولاً جنین پس از فوت وصیت کننده سقط شده و ثانیاً طبق ماده ۸۵۲ قم مورد وصیت به ورثه جنین میرسد.
طبق ماده ۸۵۲ : «اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثه او میرسد، مگر این که جرم مانع ارث باشد»، طبق قسمت اخیر ماده اگر حمل در اثر جرمی یعنی به صورت عمدی سقط شود مورد وصیت (موصی به) به ورثه حمل میرسد؛ مگر این که یکی از ورثه حمل موجب سقط جنین شده باشد. در این صورت موصی به، به ورثهای که باعث سقط جنین شده، نمیرسد. یعنی در واقع قانونگذار خواسته است با این کار جلوی طمع افرادی را بگیرد، که به خاطر موصی به مرتکب سقط جنین میشوند و با تصویب این ماده آنها را از ارث حمل ممنوع کرده است. مطابق قسمت اخیر ماده ۸۲۶ قانون مدنی: «وصیت عهدی عبارت است از این که شخص یک یا چند نفر را برای انجام امور یا تصرفات دیگر مأمور کند و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی به مورد ثلث یا به صغیر قرار داده میشود، وصی نامیده میشود».
طی مطالعه تطبیقی با قانون مدنی مصر کاشف بعمل آمد در ماده ۹۱۵ فوق الذکر اذعان می دارد وصیت تابع احکام شریعت اسلامی و قوانین ناظر برآن است و لذا با توجه به شریعت اسلامی و احکام و قوانین ناظر برآن وصیت قابل قبول است و از طرفی بند ۲ ماده ۱ قانون مدنی مصر براین امر صحه
می گذارد.[۴۰]
مطابق ماده ۸۶۰ ق.م «غیر از پدر و جدپدری کس دیگری حق ندارد، بر صغیر، وصی معین کند».
وصایت بر صغیر شامل نگهداری و سرپرستی و اداره اموال موصی برای پس از فوت او است. با توجه به بند ۱ ماده ۱۰۳ قانون امور حسبی[۴۱]، تعیین وصی برای حمل نیز ممکن است و در نتیجه مقررات مربوط به وصایت بر حمل، تابع احکام وصایت به صغیر در قانون مدنی خواهد بود. در مباحث بعدی به آن خواهیم پرداخت.
گفتار دوم: بهرهمندی جنین از منافع اموال
در تعریف مالکیت گفتیم که سلطه و اقتداری است که به موجب آن مالک میتواند از تمامی منافع موضوع آن بهرهمند گردد. مالکیت اعیان هم سلطه و اقتداری است که شخص به عین مال دارد. در تعریف «عین» گفتیم که عین به معنی مالی است که دارای جرم و ابعاد باشد؛ یعنی قابل رؤیت و لمس است، که در مقابل آن منفعت قرار دارد و منفعت شامل هر مالی است که ممکن است از عین مال به دست آید؛ مانند میوه درخت، پشم گوسفند منفعت خانه، که شامل سکونت و حق استفاده از خانه
میباشد؛ (یعنی شخصی بدون این که مالکیت خانه را داشته باشد، مالک منافع خانه برای مدت معینی باشد). حال میخواهیم در این گفتار به مصادیقی از مالکیت منافع، که بتوان در خصوص جنین آنها را بررسی کرد، بپردازیم.
الف : حق انتفاع
«انتفاع قسمتی از مال است که از طریق اباحه آن به غیر برای منتقل الیه «حق انتفاع» حاصل میشود.»[۴۲] طبق ماده ۴۰ ق.م: «حق انتفاع عبارت از حقی است که به موجب آن شخص میتواند از مالی که عین آن ملک دیگری است. یا مالک خاصی ندارد، استفاده کند.»
البته باید متذکر شد در حق انتفاع نه تنها عین مال متعلق به دیگری بلکه منافع آن هم متعلق به دیگری است و فقط منتفع میتواند از آن استفاده کند. برخلاف اجاره که مستأجر نسبت به منافع برای مدت معینی مالکیت پیدا میکند.
حق انتفاع یکی از شاخه های مالکیت است، که در اثر عمل حقوقی میتواند از آن جدا شود و به دیگران تعلق یابد.
حال با این تعریف میخواهیم بدانیم آیا به نفع جنین نیز میتوان حق انتفاع برقرار کرد یا خیر؟
طبق م ۴۵ ق.م : حق انتفاع را فقط درباره شخص یا اشخاصی میتوان برقرار کرد که در حین ایجاد حق مزبور وجود داشته باشند، ولی ممکن است حق انتفاع طبعاً برای کسانی هم که در حین عقد به وجود نیامدهاند، برقرار شود و مادامی که صاحبان حق انتفاع موجود هستند، حق مزبور باقی و بعد از انقراض آنها حق زایل میگردد.»
در صورتى که حق انتفاع براى کسانى که در حین عقد بوجود نیامده بتبع موجود برقرار شود و آنها بوجود نیایند، مادامىکه صاحبان حق انتفاع موجود هستند حق مزبور باقى و بعد از انقراض آنها زائل میشود. (ماده «۴۵» قانون مدنى)و هم چنین هرگاه کسى حق انتفاع مالى را براى کسى و پس از او براى اولاد او قرار داد و آن کس اولادى نیاورد، یا آنکه یک طبقه بوجود آمد ولى بعداً مقطوع گردید، از تاریخ انقطاع در اثر نبودن منتفع حق انتفاع زائل میشود[۴۳]
طبق «ماده۴۵» کسى که حق انتفاع به او منتقل مىشود (منتفع) باید در حین عقد موجود باشد؛ زیرا حق انتفاع به وسیله عقد پیدا مىشود و عقد همیشه بین دو طرف منعقد مىگردد، مثل: مالک و منتفع، البته به تبع موجود مىتوان براى معدوم هم حق انتفاع برقرار نمود، مثلا: شخصى حق سکونت خانۀ خود را به دیگرى واگذار نماید و بگوید: این حق براى تو و یک طبقه از فرزندان تو باشد، در حالى که آن شخص هنوز هیچ فرزندى ندارد. و همین طور از باب وحدت ملاک وصیت و حقّ انتفاع، که بر اساس «مادّۀ ۸۵۱ ق. م» مىتوان براى حمل، وصیت به مال کرد، و قرار دادن حق انتفاع براى حمل نیز صحیح است؛ زیرا حمل در حین عقد موجود است، ولى تملک او منوط به زنده متولّد شدن اوست.[۴۴]
طبق بند ۲ از ماده۹۸۵ قانون مدنی مصر[۴۵] که بیان می دارد حق انتفاع را می توان بموجب وصیت برای اشخاص متعاقب اگر در زمان وصیت در قید حیات باشند ایجاد کرد و برای حمل نیز این وصیت جایز است.
بنابراین حق انتفاع را میتوان به تبع موجود برای معدوم برقرار کرد. فرضاً ممکن است حق انتفاع از ملکی برای شخصی در نظر گرفته شود و شرط شود که پس از فوت او فرزندان وی هم از این ملک منتفع گردند؛ هر چند در زمان انعقاد عقد انتفاع آن شخص دارای فرزندی نباشد.
حال آیا مستقلاً میتوان چنین حقی را برای جنین در نظر گرفت؟ آیا میتوان عقدی منعقد کرد که او را از منافع ملکی منتفع کند؟
طبق ماده ۹۵۷ قانون مدنی حمل از حقوق مدنی متمتع میگردد، مشروط بر این که زنده متولد شود.
بنابراین قانونگذار برای جنین نیز شخصیت حقوقی در نظر گرفته، ولی آنرا مشروط به زنده متولد شدن او دانسته است و میتوان گفت حمل پیش از تولد دارای حیات بوده و میتوان حق انتفاع به سود او برقرار کرد که پس از زنده متولد شدن میتواند حق انتفاعی را استفاده کند، که به سود او برقرار شده است.
حق انتفاع دارای اقسامی میباشد:
عمری
طبق ماده ۴۱ ق.م : «عمری حق انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص، به مدت عمر خود یا عمر منتفع و یا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد.»
بنابراین مالک میتواند به مدت عمر خود یا عمر جنین (در صورت زنده به دنیا آمدن) یا عمر شخص ثالث حق انتفاع را به سود جنین برقرار کند. اگر حق انتفاع برای مدت عمر جنین برقرار شده باشد، در صورت فوت مالک حق انتفاع از بین نمیرود و وارثان مالک نمیتوانند ادعایی نسبت به حق انتفاع داشته باشند.
قانون مدنی مصر پیرامون عمری با حقوق مدنی ایران در بعضی موارد نظر موافق و در پاره ای موارد نظر مخالف دارد. در ماده ۹۹۳ قانون مدنی مصر[۴۶] حق انتفاع با انقضای مدت منقضی می شود و چنانچه مدت تعیین نشده باشد مدت آن بمدت عمر منتفع محسوب می شود و در هرحال حق انتفاع با مرگ منتفع حتی پیش از انقضای موعد زائل می گردد.لذا قانون مدنی مصر درهرحال فوت منتفع راباعث زوال عمری می داند ولی قانون ایران درصورتی که مالک برای انتفاع مدتی معین نکرده باشد آنرا حبس مطلق دانسته و حق مزبور تازمان فوت مالک خواهد بود مگر مالک قبل فوت خود رجوع نماید. درصورتی که عمری بمدت عمرمالک یا ثالث باشد فوت منتفع در صورتی که حق انتفاع به مدت عمر جنین برقرار شده باشد، پس از زنده به دنیا آمدن جنین و فوت او حق انتفاع برطرف میگردد. همچنین در صورتی که حق انتفاع به نفع جنین و به مدت عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد، با فوت شخص ثالث حق انتفاع برطرف میگردد.لازم بذکر است قانون مدنی مصر در ماده ۹۹۵ اعلام می دارد که حق انتفاع در صورت عدم استفاده بمدت ۱۵ سال منقضی می گردد.
رقبی
طبق ماده ۴۲ ق.م : «رقبی حق انتفاعی است که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار
میشود.» مثلاً مالک برای مدت ۳ سال، حق انتفاع ملک خود را به دیگری واگذار میکند، که ممکن است برای ۳ سال به نفع جنین برقرار شود، که در صورت زنده متولد شدن بتواند از منافع آن ملک به مدت ۳ سال منتفع گردد.
این عقد نیز همانند عقد «عمرى» لازم است و علت نامگذارى آن به «رقبى» یا از باب «ارتقاب» به معناى انتظار است؛ چرا که مالک انتظار انقضاى مدت را مىکشد تا از ملک خود بهرهمند گردد، و یا از باب «رقبه» است چون رقبۀ ملک در اختیار منتفع قرار داده شده است. حق انتفاع در «رقبى» تا پایان مدت براى منتفع ثابت است و کسى حق ردّ آن را ندارد.[۴۷]
۳- سکنی
حق انتفاع ممکن است سکونت در مسکنی باشد، که در این صورت سکنی نامیده میشود. این حق ممکن است به طریق عمری یا به طریق رقبی برقرار شود.[۴۸]
بر اساس طبقه بندی بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی صنایع به چهار دسته صنایع مبتنی برفناوری برتر، فناوری متوسط- برتر،فناوری متوسط پائین و فناوری پائین تقسیم بندی می گردد، در واقع این طبقه بندی با طبقه بندی ارائه شده توسط سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه که در ابتدا به آن اشاره نمودیم مطابقت دارد. در این مرحله به توضیح مختصری در خصوص انواع استاداردهای موجود به منظور طبقه بندی نمودن محصولات و صنایع پرداخته و سپس بر طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی تمرکز میگردد.
طبقه بندی بین المللی صنعتی فعالیتهای اقتصادی
استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی[۲۳]، طبقه بندی مرجع بین المللی است و هدف اصلی از آن دسته بندی فعالیتهای اقتصادی است به نحوی که بتوان آمار متناظر با این فعالیتها را استخراج کرد.
از زمان پذیرش و بکارگیری نسخه اولیه استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی در سال ۱۹۴۸، اکثر کشورها در گوشه و کنار جهان، از استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی استفاده کرده یا با الهام از آن، طبقه بندیهای جداگانه ای برای خود تدوین کردهاند.
لذا استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی در واقع راهنمایی برای کشورهای مختلف جهت تهیه طبقه بندیهای ملی بوده و به ابزار مهمی برای مقایسه اطلاعات آماری فعالیتهای اقتصادی در سطح بینالمللی تبدیل شده است. نسخه ۱/۳ از استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی در سی و سومین جلسه کمیسیون آمار سازمان ملل متحد در مارس ۲۰۰۲ مطرح و تصویب شد.
نسخه مزبور، جایگزین نسخه سوم استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی است که از سال ۱۹۸۹ تا کنون استفاده شده است. البته لازم به ذکر است که هم اکنون نسخه ۴ استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی نیز مورد تصویب قرار گرفته است ولی به دلیل استفاده از نسخ قبلی در کشور به این مقوله پرداخته نخواهد شد.
از استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی(هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی). در طبقه بندی اطلاعات (مطابق با نوع فعالیت اقتصادی). در زمینه آمار اقتصادی، جمعیت، تولید، اشتغال، درآمد ملی و غیره بصورت گسترده استفاده شده است.
تعدادی از کشورها از استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی بعنوان مبنایی برای تهیه طبقه بندی صنعتی و ملی خود سود جسته اند. بسیاری از کشورها نیز طبقه بندی ملی فعالیت خود را با استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی تطبیق داده یا توانایی ارائه اطلاعات آماری مطابق با فرمت استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی را دارند.
سازمان ملل متحد، سازمان بین المللی کار[۲۴]، سازمان جهانی کشاورزی و خواربار[۲۵]، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد[۲۶]، سازمان توسعه صنعتی ملل متحد[۲۷] و دیگر سازمانهای بینالمللی از استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی برای انتشار و تحلیل اطلاعات آماری استفاده میکنند.
اولین ویرایش استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی در سال ۱۹۵۸، دومین ویرایش در سال ۱۹۶۸ و سومین ویرایش یا نسخه سوم در سال۱۹۹۰ منتشرشد.
از آنجا که استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی نقشی محوری در مقایسات بین المللی و تحلیل گستره وسیعی از آمار دارد، توجه فوق العادهای به تضمین سازگاری و همخوانی استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی با ساختار اقتصادی، روش آماری، و نیازهای کشورهای مختلف در جهان، مبذول شده است.
اگر چه ساختارکلی این طبقه بندی چندان تغییر نکرده است، اما جزئیات بیشتری، بخصوص در بخش فعالیتهای خدماتی، به آن اضافه شده که منعکس کننده رشد این بخش از اقتصاد در اکثر کشورهای جهان است. هماهنگی استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی با دیگر طبقه بندیها، باعث سودمند تر شدن آن برای بسیاری از مقاصد تحلیلی و توصیفی شده است.
طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی در اتحادیه اروپا[۲۸]
طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی در اتحادیه اروپا بسیار شبیه طبقه بندی استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی بوده و هر دو از ساختار و سیستم کدبندی مشابهی برخوردارند. لذا اطلاعات طبقه بندی شده در هر دو سیستم کاملاً قابل قیاس میباشد.
کدبندی استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی و طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی در اتحادیه اروپا تا سطح کدهای دو رقمی طبقه بندی یکسان بوده، اما در سطوح پایین تر، طبقه بندی طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی در اتحادیه اروپا دارای جزئیات بیشتری است تا هماهنگی بیشتری با شرایط اتحادیه اروپا حاصل شود.
جزئیات اضافه شده به طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی در اتحادیه اروپا را همواره می توان در سطوح سه یا چهار رقمی از طبقهبندی استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی(با همان ساختار) ادغام نمود.
طبقه بندی صنعت آمریکای شمالی[۲۹]
سیستم طبقه بندی صنعت آمریکای شمالی[۳۰]، یک طبقه بندی استاندارد برای صنایع است که توسط کشورهای آمریکا، کانادا و مکزیک تدوین شده و از سال ۱۹۹۷ بجای طبقه بندی معروف سیک[۳۱]مورد استفاده قرارگرفته است.
با توضیح مختصر ارائه شده در خصوص برخی از استانداردهای مطرح در دنیا به لحاظ پررنگ بودن استاندارد استاندارد بین المللی طبقه بندی صنعتی فعالیتهای اقتصادی در سطح بین المللی به بررسی تقسیم بندی صنعت از این نگاه می پردازیم.
دسته بندی فوق تا حدودی اما نه به روشنی جایگاه فناوری برتر را در میان سایر انواع فناوری ها نشان میدهد و بنابراین تا حد زیادی با هدف این گزارش همخوانی دارد. البته در طبقه بندی بین المللی فعالیتهای صنعتی[۳۲] نگاه دیگری نیز مطرح می گردد.
در واقع مفهوم صنعت ساخت بیان شده و طبقه بندیی از آن ارائه می گردد. صنعت ساخت، اصطلاحی است عام که در برگیرنده کلیه صنایع و واحدهایی(شرکت ها، کارخانه ها، کارگاه ها). می شود که به تولید و مونتاژ کالاهای ساخته شده اشتغال دارند. صنعت ساخت به دو مقوله عمده تقسیم می شود :
-
- صنعت ساخت کالاهای بادوام[۳۳]
-
- صنعت ساخت کالاهای بی دوام یا مصرفی[۳۴]
صنایع ساخت در طبقه بندی بین المللی فعالیت های صنعتی به صنایع زیر تقسیم می شود:
-
- صنایع مواد غذایی، آشامیدنی ها، دخانیات
-
- صنایع نساجی، پوشاک و چرم
-
- صنایع چوب و محصولات چوبی
-
- صنایع کاعذ، مقوا، چاپ و صحافی
-
- صنایع شیمیایی
-
- صنایع محصولات کانی غیرفلزی بجز فرآورده های نفت و زغال سنگ
-
- صنایع تولیدات فلزات اساسی
-
- صنایع ماشین آلات، تجهیزات، ابزار و محصولات فلزی
-
- صنایع متفرقه ( جواهرات و..).
جدول۱-۲: تقسیم بندی صنایع بر اساس طبقه بندی بین المللی فعالیت های صنعتی[۳۵]
صنعت | کد ISIC (Rev.3). |