اند. آنها همچنین معتقدند گوینده پیام دو نوع پس خورد دریافت می کند. یک پس خورد عکس العمل های مخاطب
است، گوینده پیام از یک بازخورد دومین نیز برخوردار است چرا که خودش صدای خود را می شنود و باید بتواند آن را ارزیابی کند. این ارزیابی به او فرصت می دهد که مثلاٌ کلمات را روشن تر و واضح تر بیان کند . این بازخورد دومین، ممکن است به منبع پیام از جهات گوناگون کمک کند.
خوشبختانه یک گوینده امکان دو نوع سنجش ثابت را دارد، ارزیابی کلام خود و ازیابی کلام خود برگیرنده (بازخورد نخستین و بازخورد دومین). گوینده ای که به هر دو بازخورد توجه کند می تواند نسبت به پیشرفت پیام خود اطمینان داشته باشد. و همچنین آندروش و همکارانش به مسئله محیط اشاره داشته اند که دارای یک تأثیر مثبت انگیزش باشد به هرحال باید توجه داشت که شرایط محیطی در هر سطح از فراگرد ارتباط عمل می کند. بنابراین ممکن است در هر یک از بخش های دور ارتباطی اثر منفی و مزاحم داشته باشد. بنابراین افرادی که در محیط قرار دارند باید بیاموزند که از خصوصیت مثبت عناصر محیطی که به ارتباط او کمک می کند بهره بگیرد و از عهده آن دسته از این عناصر محیطی که نقش منفی در ارتباط او دارند برآید (محسنیان راد، ۱۳۸۵ )
۳- مدل ارتباط انسانی
اسمیت( ۱۹۸۸ ) مدلی را به نام ارتباط انسانی بیان کرد. اسمیت در مدل خود بیان می کند که مردم حجم عظیمی از اطلاعات را مبادله می کنند آنها از شیوه های گوناگون رمزگذاری و انواع گوناگون وسایل حمل پیام استفاده می کنند.
اسمیت ارتباط را در مدل ارتباط انسانی این گونه تعریف می کند : آنچه که در ارتباط منتقل می شود، اطلاعات، احساس ها، حافظه ها و فکرها در میان مردم است که این ارتباط در سطوح مختلف انجام می گیرد.
سطح فیزیکی به صورت شنیدن ، دیدن، لمس کردن، بوییدن و چشیدن و رفتاربه صورت عمده و به عنوان
خروجی
سطح عاطفی مراقبت، قدرت، وابستگی، همدلی و…
سطح حافظه تاریخ و فرهنگ
سطح شناخت تفکر با هم
سطح وظیفه که در حال انجام دادن چیزی هستیم که البته میان این سطوح گفتگو جریان دارد .
) محسنیان راد، ۱۳۸۵ )
۵- مدل گونه هرولد لاسول
یکی از نخستین مدل های ارتباطی مدل گونه هارولد لاسول است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. در مدل گونه لاسول علاوه بر سه عنصری که ارسطو مطرح کرده بود دو عنصر وسیله و تأثیر نیز افزوده شده است. مدل گونه لاسول در پنج عبارت کوتاه خلاصه شده است و در مدل خودکه فرستنده یا منبع پیام، گیرنده و تأثیر را مطرح کرده است. (محسنیان راد، ۱۳۸۰ )
چه کسی ؟، چه می گوید؟، در چه کانالی ؟، به چه کسی ؟ ، با چه تأثیری ؟
۴- مدل سیستمی طرح پیام (ایندیانا)
این مدل سیستمی طرح پیام در ایران به دلیل کاربرد آن در دانشگاه ایندیانا به همین نام شهرت یافته است . در مدل ایندیانا که یک مدل سیستمی است، طرح پیام با بهره گرفتن از خواص سیستم صورت می گیرد که بارز ترین آن شروع طراحی پیام با هدف و پایان آن با تعیین چگونگی ارزیابی پس از ارائه پیام است.
استفاده از این مدل (طرح پیام ) ابتدا با تعیین هدف از برقراری ارتباط صورت می گیرد. سپس با توجه به هدف یا اهداف جامعه مخاطب مورد شناسایی دقیق قرار می گیرد. در مرحله سوم با توجه به هدف و مشخصات جامعه مخاطب محتوای پیام و تدوین می شود. در مرحله چهارم محتوای پیام، سازماندهی می شود و سپس با توجه به کلیه عناصر پیشین، وسیله ارتباطی مشخص می شود. که مسلماٌ از موردی به مورد دیگر متفاوت می باشد. در مرحله ششم، پیشبینیهای لازم در مورد پیام به عمل آمده و سرانجام در مرحله هفتم اندیشیده می شود که چگونه از اجرای پیام ارزیابی به عمل آید. (شعبانی، ۱۳۸۱ )
۷- ارتباطات غیرکلامی
برن لوند، مدلی را برای ارتباط طرح کرده که مدل راهنما نامیده است. برن لوند در مدل خود به جای استفاده از رمز از کلمه راهنما سی یو یی[۸۲] استفاده می کند. تصور می شود خواسته است کلمه ای را بکار برد که معنی رمز، نشانه تصویری و یا نشانه طبیعی، هر سه را با هم داشته باشد و مدل خود را یک آزمایش تجربی می نامد. آزمایشی که کوشش می کند تا ارتباط فرد با محیط، فرد با فرد و خود با دیگران را توضیح دهد. همچنین او در این مدل فراگردهای ارتباط درونی فردی و ارتباط میان فرد را توضیح می دهد. (محسنیان راد، ۱۳۸۰ )
۸- نظریه ارتباط کلامی در کلاس درس
طبقه بندی ارتباط کلامی در کلاس درس توسط (فلاندرز و آمیدن ) ارائه شده بر این اساس طبقه بندی ارتباط کلامی نمونه ای از رفتار معلم به شمار می آید. در این طبقه بندی در هنگام حضور معلم در کلاس ممکن است سه حالت به شرح زیر اتفاق بیافتد:
الف- برقراری ارتباط کلامی توسط معلم (مستقیم و غیر مستقیم )
ب- برقراری ارتباط توسط شاگرد
ج- سکوت یا سرو صدا
این نظریه به وسیله پاولف مطرح شده است. وی بسیاری از واکنش های انسانی را از طریق شرطی شدن مطرح کرده است. مثلاٌ در مقابل کسی که دوست داریم واکنش عاطفی نشان می دهیم .( فرهنگی، ۱۳۸۶ )
۹- نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه یادگیری اجتماعی راتز در سال ( ۱۹۶۶) چنین نقل می کند که افکار بر رفتار پیشرفت تأثیر می گذارد. او معتقد است که پاداش به خودی خود فراوانی رفتار را افزایش نمی دهد بلکه باورهای فردی در مورد پاداش مهم است. اگر افراد بر این باور نباشند که دریافت پاداش به خاطر انجام کار است، آنها در آینده انتظار نخواهند داشت که رفتارشان، پاداش به همراه داشته باشد. در نتیجه پاداش بر رفتار آینده تأثیر نخواهد داشت. برای مثال دانشجویی که بعد از مطالعه کردن در یک امتحان نمره بالا بگیرد به احتمال زیاد باور می کند که نمره بالا ناشی از مطالعه کردن است در نتیجه این باور که بین مطالعه کردن و نمره گرفتن بالا رابطه وجود دارد سبب می شود که او در آینده نیز بیشتر مطالعه می کند و در نتیجه باعث پیشرفت تحصیلی می شود.
مهارت ادراک دیگران (ارتباط موثر با دیگران)
«حضرت رسول اکرم (ص). اساس عقل پس از ایمان به خدا دوستی با مردم است»
همه ما برای ارتباط برقرار کردن با دیگران، با صحبت و گوش کردن (گفتگو) ارتباط برقرار می کنیم. کسب این مهارت به ما می آموزد برای درک موقعیت دیگران چگونه به سخنان آنان فعالانه گوش دهیم و چگونه دیگران را از احساس و نیازهای خود، آگاه نماییم تا ضمن به دست آوردن خواسته های خود طرف مقابل نیز احساس رضایت نماید.
در مهارت برقراری رابطه موثر با دیگران، لازم است شیوه صحیح ارتباط کلامی و غیرکلامی را بیاموزیم تا بتوانیم نظرها، عقاید، خواسته ها، نیازها و هیجان های خود را به طور صحیح ابراز کرده و به هنگام نیاز از دیگران درخواست کمک و راهنمایی کنیم. ضعف در مهارت های اجتماعی منشا بسیاری از آسیب ها،از جمله ترک تحصیل، کم سوادی، فقدان موفقیت تحصیلی، خشونت، بزهکاری و اعتیاد است.
هفت عامل برای برقراری ارتباط موثر با دیگران (ادراک دیگران)
برای برقراری ارتباط موثر با دیگران باید هفت نکته زیر رعایت شود:
-۱ گوشدادن
اگر شنونده نتواند فن گوش دادن را به درستی بکار ببندد، ارتباط وی دچار مشکل می شود. گوش دادن، فقط شنیدن کلامی که طرف مقابل به زبان می آورد نیست، بلکه شامل برخی موارد به شرح زیر است:
- گوینده کیست؟
- دیدگاه او نسبت به مسئله مطرح شده چیست؟
- چه مسائلی او را نگران می کند، احساساتش چگونه است و چه انتظاری از ما دارد؟
علاوه به اینها یک شنونده موفق، به خوبی می تواند هماهنگی لازم بین ارتباط کلامی و غیرکلامی برقرار نماید، قادر است به کلیه ژست ها و حالات بدنی گوینده توجه کند و خود نیز به هنگام گوش دادن از ژست ها و حالات بدنی مناسب جهت تایید و اعلام درک طرف مقابل استفاده کند. او هیچگاه با خمیازه کشیدن و یا با نگاه کردن به سرعت و به اطراف، نگاه خود را از گوینده نمی گیرد و دائما درصدد است تا با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل نماید که علاقه مند است به حرف های او گوش دهد.
-۲ صریح و صادق بودن
صراحت و صادق بودن فرایندی است که در ارتباطات انسانی نقش موثری دارد. اگر نتوانیم منظور خود را با صراحت بیان کنیم، طرف مقابل به اشتباه می افتد و به حدس و گمان متوسل می شود و از واقعیت دور می گردد.
-۳ همدلی و همدردی
ما نیاز داریم که دیگران درک درستی از ما داشته باشند و در زمینه نگرانی ها، ترس ها و مشکلاتمان با ما همدلی و همدردی کنند.همدردی، تلاشی است برای درک و فهم نیازهای ذهنی طرف مقابل. برای همدلی باید بتوانیم خود را جای دیگران بگذاریم و از دریچه چشم آن ها نگاه و احساس کنیم. در همدلی شما می توانید سخن طرف مقابل را تکرار کنید تا بداند که شما منظور او را دریافته اید. مثال: دوستتان به شما می گوید: هم اتاقیام اعصاب من را خرد کرده است، به هیچ وجه نمی توانم او را تحمل کنم، با بهره گرفتن از طرز رفتار همدلانه می توانید به او بگویید: مثل این که از دست او خیلی عصبانی هستی، این طور نیست؟
-۴ حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل
ما اغلب در ارتباطات خود با دیگران درصدد ارزیابی آن ها برمی آییم و گاه فکر می کنیم یا باید نظرات و احساسات آن ها را رد کنیم و یا نظرات و احساسات خودمان را به آن ها تحمیل کنیم .ارتباطاتی که بر پایه این روش شکل می گیرد، غالبا تداوم نمی یابد و هر دو طرف درگیر در ارتباط را دچار مشکل می سازد. همانطور که قبلا نیز اشاره شد، ما به این دلیل با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم تا به حل مسائل و مشکلات، رفع تضادها و تعارضات، رد و بدل کردن اطلاعات و رفع نیازهای اجتماعی دست یابیم. باید به خاطر داشته باشیم همه ما میخواهیم دیگران با نظرات ما موافقت کنند و یا حداقل به افکار و احساسات ما احترام بگذارند و آن ها را تایید کنند، زیرا عقاید و نظرات ما برای خودمان کاملا اهمیت ندارند، اگر در ارتباط با دیگران این تصور پیش آید که به نظرات آن ها احترام نمی گذاریم، ارتباط روند مناسب و هدفمند خود را طی نمی نماید.
-۵ مخالفت نمودن به شیوه مناسب
یکی از مناسبترین شیوه ها برای مخالفت کردن با نظرات و عقاید دیگران، روش خلع سلاح است. در این روش، فرد در سخنان طرف مقابل حقیقتی را پیدا می کند و سپس در مقام موافقت و تایید آن حرف می زند. این روش بر طرف مقابل، تاثیر آرام بخش عجیبی می گذارد. با این شیوه در واقع شما پیروز از بحث خارج می شوید و طرف مقابل نیز احساس پیروزی می کند و با آمادگی بیشتری به حرف های شما گوش می دهد. مثال: همکار شما می گوید: اصلا حرف های شما را قبول ندارم! پاسخ شما: بله حق باشماست، اما همیشه نباید دربست و به صورت صد در صد حرف های دیگران را نپذیریم.
-۶ خودشناسی و افزایش آگاهی
شناسایی دنیای ذهنی دیگران، همدلی و همدردی کردن با آن ها و یا به نتیجه رسیدن بحث های ما با دیگران نیازمند خودشناسی و تلاشی برای افزایش اطلاعات و آگاهی های خود جهت شناسایی دیگران و محیط زندگی است. آگاهی از نقاط قوت و ضعف، ترس ها، امیال، آرزوها و نیازهای خود و پذیرش صادقانه آن ها، کمک می کند ویژگی ها و خصوصیات دیگران را واقع بینانهتر ببینیم و آن ها را بپذیریم.
۲- قرآن و اعتقادات یهود
قرآن کریم در لابه لای تمام مطالبی که درباره ی یهودیان مطرح می سازد به شکلی ظریف اعتقادات حقیقی ایشان را به تصویر کشیده و نقاط ضعف و قوّت آنان را پررنگ نموده و با مضامینی خاص بیان داشته است؛ به گونه ای که هرانسان منصفی به طرز طرح نمودن مطالب با نگاهی تحسین آمیز خواهد نگریست و در بعضی موارد دلسوزی خالق برای مخلوق وصف ناشدنی است. در اینجا به ذکر مواردی از اعتقادات اشاره می گردد.
۲-۱- دیدگاه مادی یهود به خدا
یهودیان از پیامبرشان حضرت موسی۷خواستند تا پروردگارشان را به چشم ببینند، و خدا آشکارا در کنار آنان حاضر شود و ایشان بتوانند او را با چشم سر ببینند!
الف) نگاهی به تفاسیر
قرآن کریم به این خواسته ی یهود اشاره می نماید:«. . . لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَهً. . .»[۱۰۱] شیخ طبرسی در تفسیر این آیه می گوید:[وقتى شما (پدران شما) به موسى۷گفتید ما تو را که مىگویى فرستاده ی خدا هستم تصدیق نمىکنیم مگر خدا را آشکارا ببینیم و به ما بگوید که تو فرستاده اویى. بعضى گویند وقتى موسى۷الواح را براى بنى اسرائیل آورد که در آن، تورات بود آنان گفتند ما باور نمىکنیم که این ها از طرف خدا باشد جز اینکه خدا را علنى ببینیم. بعضى دیگر گویند کلمه «جهره»(علنى) صفت گفتار آنان است یعنى آن ها این سخن را صریحاً و علناً به موسى۷گفتند که: تا خدا را نبینیم تو را تصدیق نمىکنیم.ولى اقوى همان قول اول است.پس شما را مرگ فراگرفت در حالى که خود، ناظر علل و اسباب آن بودید «وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»یا به آتشى که بدان گرفتار شدید مىنگریستید.
حال این سؤال مطرح می شود که این درخواست از ناحیه ی پدران آن دسته از بنى اسرائیل که در زمان رسول اکرم۶بودند نسبت به حضرت موسى۷شد، پس چرا خداوند یهودیان عصر پیامبر۶را مذمّت می کند؟ در جواب باید گفت: زیرا آنان نیز به راه پدران خود رفتند و به رسول اکرم۶و آنچه او آورده بود، ایمان نیاوردند و مانند اجداد خود که گاهى به پیامبرشان موسی۷می گفتند خدایى غیر از خداى بزرگ بر ایشان قرار دهد وگاهى گوساله مىپرستیدند و گاهى می گفتند تا خدا را علنى نبینیم، تو را تصدیق نمىکنیم! آنان نیز رسول اکرم۶را آزار می دادند. و مسئله دوم زشتتر و بدتر از اولى است.][۱۰۲]
ب)نکات آیات جهت ایجاد الگو
بنابر آنچه گذشت مطالب ذیل حاصل می شود.
۱- یهودیان و یا کسانی که نسبت به رفتار نادرست اجداد خویش، همراهی و همصدایی کنند و یا حتی مهر سکوت بر لب بزنند که نشان رضایت از عملکرد گذشتگان باشد؛ گوئی در ارتکاب به آن عمل همدست بوده اند.
۲- مذمّت یهودیان به جهت عدم قبول دعوت انبیاء:.
۳- آزار و اذیت پیامبران و معصومین:کردار ناپسندی است که در هر زمان و مکان همواره مورد مذمّت است.
۴- خدا باوری انسان، نیاز به دیدن با چشم سر ندارد و نباید به جهت تکبر و خودخواهی و خلاصی خویش از قبول تکالیف الهی، مسائل الهی را به سخره گیرد.
۲-۲-تفره رفتن از بذل مال
قرآن به این گفته ی یهود«. . . قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنحَْنُ أَغْنِیَاءُ. . .»[۱۰۳]اشاره می کند. خداوند، سخن آن ها را که گفتند: «خدا فقیر است، و ما بىنیازیم»، شنید! به زودى آنچه را گفتند، خواهیم نوشت و (همچنین) کشتن پیامبران را بناحق (مىنویسیم) و به آن ها مىگوییم: «بچشید عذاب سوزان را (در برابر کارهایتان!)
الف) نگاهی به تفاسیر
[سیاق این آیه«. . . قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَنحَْنُ أَغْنِیَاءُ. . .»، با آیات ما قبل آن مرتبط است که در مقام تشویق مردم براى جهاد با جان و مال خود در راه خدا است، که از سستى و فشل و بخل برحذر می دارد. یهودیان گفته بودند خدا فقیر است و ما همه اغنیائیم و از این گذشته امور را علیه مسلمین واژگونه مىکردند، و آیات خدا را تکذیب مىنمودند و آنچه خدا از ایشان به عنوان پیمان گرفته بود که براى مردم بیان کنند بیان نکردند، بلکه در مقابل، سرپوش روى آن گذاشته و انکار و کتمانش کردند. و گوینده ی این سخن یهود است، به قرینه اینکه در ذیل آیه، مساله پیغمبرکشى را ذکر مىکند که کار یهودیان است و همچنین در دو آیه بعد سخن یهود را نقل مىکند که گفتند:«خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبرى ایمان نیاوریم. . .»[۱۰۴] یهودیان وقتى این سخن را گفتند که امثال آیه:«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً. . .»[۱۰۵] را شنیدند، اتصال این سخن به آیه قبل هم که مىفرماید:«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ. . .»تا اندازهاى بر این معنا شهادت مىدهد. ممکن هم هست این سخن را بدان جهت گفته باشند که فقر و فاقه عمومى مؤمنین را دیده، به عنوان تعریض و زخم زبان گفته باشند که اگر پروردگار مسلمانان توانگر و بىنیاز بود نسبت به گروندگان به دینش غیرت به خرج مىداد و آنان را از گرسنگى نجات مىبخشید، پس معلوم مىشود پروردگار مسلمین فقیر و ما توانگریم.
«سَنَکْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ. . .»مراد از کتابت آنچه گفتند ضبط و حفظ و جلوگیرى از محو آن است، و نیز ممکن است که مراد این باشد که«ما سخن یهود را در نامه اعمالشان مىنویسیم» و برگشت هر دو به یک معنا است و مراد از«کشتن انبیا بدون حق»این است که اگر انبیا را نمىشناختند و نمىدانستند که مثلا فلان شخص پیغمبر خدا است و یا سهو مىکردند، و یا به خطا مىرفتند، مىتوانستیم بگوئیم که کشتن به حق بوده، ولى یهودیان، پیغمبران را با علم به اینکه پیغمبرند کشتند، پس کشتنشان به غیر حق بود، و اگر خداى تعالى در این آیه شریفه سخن نامبرده یهودرا در ردیف پیغمبرکشى آنان قرار داد، براى این بود که بفهماند آن سخن دست کمى از پیغمبر کشى نداشت، بلکه سخن عظیم و توهین بزرگى به ساحت مقدس خدا بود.][۱۰۶]
و تعبیراتى که در این آیه فرموده و ذیلاً به آن ها اشاره می شود[همه از باب لطف و عنایت به مؤمنین و ترغیب و تشویق به این امر عظیم است:
۱- این انفاقات را به عنوان قرض به خدا تعبیر فرموده به اینکه او غنى بالذات است و هیچگونه احتیاجى به کسى ندارد.
۲- به قرض حسن تعبیر نمود و براى قرض حسن چند معنى ذکر نمودهاند قرض بدون رباء، قرض بدون من و اذى، قرض از مال حلال، ولى ظاهراً مراد قرضى است که از روى خلوص نیت و تقرب یافتن باو باشد.
۳- جمله «فیضاعفه»است که ضعف بمعنى دو چندان است یعنى این قرض را ما دو برابر رد می کنیم.
۴- کلمه «اضعافاً کثیره»یعنى هر ضعف از آن را نیز مضاعف می کنیم، دو برابر را چهار برابر و چهار برابر را هشت برابر و هشت برابر را شانزده برابر و هکذا الى ما شاء اللَّه عوض عنایت می کند، و چون معین نفرموده که این پاداش در دنیا یا در آخرت است به مقتضاى اطلاق، شامل هر دو می شود.
۵ و ۶- جمله «وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ»یعنى قبض و بسط به دست او است و ممکن است مراد از قبض گرفتن نعمت و از بسط اعطاء آن باشد یعنى نعمى که در اختیار شماست خدا به شما عطا فرموده و اگر بخواهد از شما می گیرد و ممکن است مراد از قبض، گرفتن صدقات باشد یعنى خداوند انفاقات شما را به دست خود می گیرد اشاره به اینکه به حساب خود محسوب می دارد چنانچه در باب صدقات این معنى در اخبار وارد شده و مراد از بسط، عوض دادن باشد یعنى خدا است که به اضعاف کثیره و مضاعفه انفاقات شما را عوض می دهد.][۱۰۷]
۷- جمله«وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»بازگشت شما به سوى اوست و از عنآیات کامله و نعم دائمه او برخوردار خواهید شد و از اخبارى که در تفسیر برهان در ذیل این آیه، روایت کرده است سه مطلب استفاده می شود:
۱- مورد آیه به صله امام۷تفسیر شده و معلوم است که این معنى اظهر مصادیق آیه است و منافى با عموم و اطلاق آن نیست.
۲- لفظ«کثیره»را بما لا تحصى تفسیر نمودهاند یعنى عنآیات الهیه که شامل اهل انفاق می شود بى حدّ و حصر است.
۳- قبض و بسط را به منع و اعطاء تفسیر نمودهاند یعنى به مقتضاى حکمت، بعضى را از بعضى نعم منع نموده و به بعضى عطا می فرماید و این تفسیر براى ترغیب در انفاق است که اگر انفاق کنند مورد بسط الهى و زیادتى نعمت او می شوند و اگر ترک انفاق کنند مورد قبض نعمت و از دست دادن آن می گردند زیرا فقر و غنا و عطا و منع به دست اوست و هر که در راه او بذل و بخشش کند به اضعاف مضاعف به او عطا می کند و هر که بخل ورزد نعمت را از او می گیرد.[۱۰۸]
[شأن نزول آیه به روایت ابن اسحاق و ابن جریر و ابن منذر و ابن ابی حاتم از عکرمه از ابن عباس از این قرار است که درباره ی یکی از بزرگان و دانشمندان احبار یهود به نام «فِنحَاص بن عازورا » است.][۱۰۹] و گویند[پیغمبر۶به وسیله ی ابوبکر نامهاى براى یهود بنى قینقاع فرستاد و آن ها را به نماز و زکات و قرض دادن در راه خدا دعوت کرد ابوبکر به کنیسه آن ها در آمد و مردمى بسیار را دید که بر گرد مردى جمع شدهاند به نام فنحاص. ابوبکر آن ها را به سلام و نماز و زکاه خواند. فنحاص گفت اگر آنچه گویى حقست خدا فقیر است و ما بىنیاز، و اگر خدا بىنیاز است دیگر از اموال ما قرض نمی خواست. ابو بکر در خشم شد و سیلى به او زد.پس خداوند این آیه را فرستاد. «وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ»یعنى عذاب سوزان را بچشید. و کلمه «ذوقوا»این معنى را می رساند که از عذاب خلاصى ندارند و عرب وقتی به کسى بگوید: «ذق هذا البلاء»(این بلا را بچش) یعنى از آن نجات نخواهى یافت. در الدرالمنثور آمده است که ابن جریر و ابن منذر از قتاده روایت کرده اند که[در ذیل آیه:«لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ. . .»گفته است: (طبقه قبل از طبقه ما) براى ما چنین گفتند: که این آیه در باره حیى بن اخطب نازل شده که وقتى آیه شریفه «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَهً»نازل شد (و جریان نزولش به گوش او رسید) گفت: کار ما به کجا رسیده که پروردگارمان از ما قرض مىخواهد، آن طور که یک فقیر از غنى قرض مىگیرد][۱۱۰]و در تفسیر عیاشى در ذیل همین آیه از امام صادق۷روایت کرده است که فرمود:[به خدا سوگند یهودیان خدا را ندیدهاند تا بدانند که فقیر است، و لیکن از آنجا که دیدند اولیاى خدا فقیرند پیش خود گفتند اگر خدا غنى بود اولیایش هم غنى بودند پس لابد خدا فقیر است که اینان فقیرند،آنگاه از در فخرفروشى ثروت خود را به رخ کشیدند وگفتند:«خدا فقیر است و ما غنى»][۱۱۱]وکلینی از امام صادق۷روایت آورده که فرمود: [بین یهودیانى که گفتند خدا فقیر است با یهودیانى که انبیا را کشتند چندین سال فاصله بود و با این حال خداوند در این آیات پیغمبرکشى را به همین یهودیان نسبت داده و این بدان جهت است که یهودیان صاحب آن سخن، به عمل زشت اجدادشان که پیغمبران را مىکشتند، راضى بودند.][۱۱۲]
ب)نکات آیات جهت ایجاد الگو
خداوند مسلمانان را به دادن صدقه و انفاق در راه خداوند به عنوان اینکه صدقه و انفاق نوعی وام دادن به خداوند است تشویق کرده و آنان را به این عمل ترغیب می کند. اما انفاق وصدقه به معنای قرض دادن به خداوند در معنای واقعی کلمه نیست و به معنای نیاز وام گیرنده به حال قرض دهنده نمی باشد، بلکه خداوندِ سبحان غنی و بی نیاز و بندگان، نیازمند او هستند. با توجه به آنچه گذشت به نظر می رسد:
۱- خداوند متعال به انفاق در راه خدا، مقامی والا داده است که گوئی انفاق کننده مال خود را به خداوند واگذار نموده است و در نزد خدا چندین برابر افزایش یافته و به انفاق کننده باز می گردد.
۲- دلالت آیه بر این که راضى بودن به کار زشت و گناه دیگرى در بزرگى جرم، در ردیف خود ارتکاب همان جرم است؛ زیرا یهودیانی که این آیه خطاب به آن هاست انبیاء را نکشته بودند، بلکه اجدادشان کشته بودند ولى اینان نیز به واسطه ی رضایت به کردههاى اجداد مذمت شدهاند.][۱۱۳]
۲-۳- نسبت بخل به خدا
قرآن کریم فرموده است: «و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است.»دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هر گونه بخواهد، مىبخشد ! ولى این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیارى از آن ها مىافزاید. و ما در میان آن ها تا روز قیامت عداوت و دشمنى افکندیم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمین، تلاش مىکنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»[۱۱۴]
الف) نگاهی به تفاسیر
فخر رازی گوید:[قرآن این گفتار را رد کرده و به همین علت، آن ها را کافر و نفرین شده می خواند.][۱۱۵][این معنى از ابن عباس و قتاده و عکرمه است که گویند: خداوند، نعمت خود را بر یهودیان، گسترش داده بود و آن ها از دیگران ثروتمندتر بودند. اما همین که خدا را با مخالفت با پیامبر گرامى اسلام۶، معصیت کردند، دچار فقر شدند و خداوند نعمت خود را از ایشان باز گرفت. «غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ»خداوند خبر مىدهد که دست آن ها در جهنم بسته است. مقصود این است که خداوند به کیفر این گناه، آن ها را دست بسته، گرفتار جهنم مىسازد. بعضی گویند که این جمله نفرین است. مثل «قاتله اللَّه»(خدا او را بکشد) بنابراین مقصود این است که ما را تعلیم دهد که آن ها را نفرین کنیم. چنان که به ما یاد مىدهد که «إن شاء اللَّه»بگوییم.[البته نفرینى که مشابه است با منقصتى که به ساحت قدس خدا نسبت داده اند، یعنى دست بستگى وسلب قدرت برانجام خواسته ی خود.][۱۱۶] آلوسی گوید:[سلب قدرت خود یکى از مصادیق لعنت و دورى از رحمت خداست. می تواند«غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ»نفرین نباشد بلکه از اخبار غیبى و اخبار به عذابى باشد که یهود در کیفر این گفتار ناروا و جسارت به پروردگار به آن مبتلا مىشود.][۱۱۷][«وَ لُعِنُوا بِما قالُوا»به سبب این گفتار از رحمت و ثواب خداوند دورند.یعنى در دنیا گرفتار عذاب جزیه و در آخرت گرفتار دوزخند.][۱۱۸] فخر رازی گوید:[وقتى امثال ونظائر آیات«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»[۱۱۹] و«وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»[۱۲۰] به گوش یهود رسیده آن آیات را بهانه قرار داده و خواستهاند مسلمین را مسخره کنند و بگویند این چه خدایى است که براى ترویج دین خود و احیاى آن این قدر قدرت مالى ندارد که حاجت خود را رفع کند، و ناچار دست حاجت و استقراض به سوى بندگان خود دراز مىکند؟! اکنون خداوند براى پاسخ گفتار آن ها مىفرماید:«بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»: دو نوع نعمت ظاهر و نعمت باطن باشد. نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما ارزانى داشت][۱۲۱] فخر رازی ادامه می دهد: حسن گوید: منظور از«یدان»قوت و قدرت است. «یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ»و نسبت به هر کس بخواهد، انفاق مىکند و از هر که بخواهد منع مىکند، زیرا انفاق را از روى تفضل انجام مىدهد و باید از روى مصلحت باشد. «وَ لَیَزِیدَنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً»نازل شدن قرآن مجید بر تو، بر سرکشى و کفر بسیارى از آنان خواهد افزود. افزایش کفر آن ها به خاطر این است که هر حکمى از خداوند بر پیامبرش۶نازل شود و به اطلاع آن ها برسد، انکار مىکنند.][۱۲۲] شبّر گوید:[و علت بیان خداى متعال در این آیه که مىفرماید: آیاتى که به تو نازل شده (قرآن) طغیان آن ها را مضاعف مىکند، معنایش این نیست که (العیاذ باللَّه) قرآن سبب ضلالت آن ها است بلکه به این عنایت است که اصولاً جنس یهود به خودى خود جنسى حقود و حسود و کینهتوز است و نزول قرآن سبب شد آن آتش تیزتر شود و معارف حق و دعوت صریحى که در قرآن است باعث شد آن کفر و حسد طغیان کند][۱۲۳] علامه طباطبائی گوید:[و به همین عنایت است که خداى متعال در مواضع عدیدهاى از قرآن کریم هدایت و ضلالت را به خود نسبت مىدهد، از آن جمله مثلاً مىفرماید:«کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً»[۱۲۴] و در خصوص قرآن مىفرماید:«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً»[۱۲۵] چون اضلال و نظایر آن مانند بدبختى و شقاوت، وقتى از خداوند متعال ناپسند و مذموم است که ابتدایى باشد، یعنى خداوند کسى را بدون جهت گمراه و یا بدبخت کند و اما اگر پاداش و اثر گناهى باشد که خود آدمى مرتکب شده است و یا مثلا گناهى کرده است که موجب خشم خداوندى و رسیدن به درجه بالاترى از گمراهى شده باشد، این گمراهىهاى متجدد نسبت به خداى متعال مذموم نیست.نسبت دست بستگى در پارهاى از حوادث به خدا دادن، خیلى از یهود و معتقدات دینیش که هم اکنون در تورات موجود است دور نیست. چه تورات جایز مىداند پارهاى از امور، خداى سبحان را به عجز در آورد و سد راه و مانع پیشرفت بعضى از مقاصدش بشود،. . . صرفنظر از اینکه در خصوص آیه مورد بحث ممکن است غرض یهود استهزا بوده باشد همچنین درصدد آن است که همه بدانند اگر یهود روز بروز بر کفر و عناد خود مىافزاید براى همین است که خداوند به ایشان سخط کرده و نور دلشان را خاموش نموده و ایشان هم خود مستوجب چنین سخطى بودهاند، و نیز بدانند که این طغیان و کفر روز افزون و آثار شومى که یکى پس از دیگرىمتوجه یهود خواهد شد سرنوشتى است حتمى، چون در آیه به دو وسیله مطلب را تاکید کرده، یکى«لام»در«لیزیدن»و یکى هم«نون»تاکیدى که در آخر همان کلمه است، و در اینکه نخست طغیان و سپس کفر را ذکر فرموده اشاره است به همان ترتیب طبیعى این دو، چه در خارج هم مىبینیم که کفر از آثار طغیان و زائیده آنست.در این آیه نویدى است براى مسلمین، چه از سیاق آن استفاده مىشود که براى همیشه سعى و کوشش یهود علیه مسلمین و بر افروختن آتش جنگ و ایجاد فتنهشان(البته آتش جنگى که علیه اسلام و ایمان مىافروزند) بى نتیجه و خنثى است.سعى و کوشش یهود همه براى آن است که زمین را علیه دین پر از فساد کنند و خداوند مفسدین را دوست ندارد، و چون آنان را دوست ندارد زمین خود و بندگانش را به دست آنان نمىسپارد، و نمىگذارد آنان به آرزوى پلید خود نایل شوند، و سعى و کوشش آنان بیهوده خواهدماند.یهودیان به منظوررسیدن به آن هدف فساد فحشا و را در زمین ترویج می کنند.][۱۲۶] و بنابر آیات قرآن کریم گفته شده است که:[و اگر البته أهل کتاب ایمان آورده بودند و از مخالفت فرمان خدا پرهیز کرده بودند بی گمان بدی هاى آنان را از ایشان مىزدودیم و بی گمان آنان را در بهشت هاى نعیم داخل مىکردیم.][۱۲۷]طبری می افزاید:[و اگر البته أهل کتاب، توراه و انجیل را و قرآنى را که از پروردگارشان به سوى ایشان فرو فرستاده شده است بپا داشته بودند بی گمان مىخوردند از زبرشان (از درختان) و از زیر پاهاشان (از مزروعات زمین). بعض از أهل کتاب، گروهى معتدلند (همآن ها که اسلام آوردند) و بسیارى از آنان بد است رفتارى که مىکنند.][۱۲۸]
ب)نکات آیات جهت ایجاد الگو
با توجه به آنچه گذشت مطالب ذیل حاصل می گردد:
۱- نسبت بخل به خداوند رازق، افتراى بزرگی است.
۲- کسانی که این گفتار ناروا و جسارت به پروردگار را مرتکب شدند،به کیفری مداوم مبتلا هستند.
۳- «فنحاص بن عازورا»گفت: «دست خدا بسته است»و دیگران او را منع نکردند، از این رو خداوند به همه ی یهودیان، این مطلب را نسبت می دهد.
۴- گفتن سخنان این گونه حاکی از به سخریه گرفتن است.
۵- چنین رفتاری نشانه ی اسائه ی ادب نسبت به خدای متعال است.
۶- عملکرد یهودیان موجب افزایش روزافزون کفر وعناد در آنان شده و به همین علت خداوند به ایشان سخط کرده و نور دلشان را خاموش نموده و ایشان خود مستوجب چنین سخطى بودهاند.
۷- همواره خود را نسبت به خداوند متعال نیازمند دانسته و شاکر واقعی او باشیم و از هر کسی که کوچکترین جسارت و افتراء به خدای متعال می بندد سرسختانه بپرهیزیم.
۲-۴- نگاه یهودیان به فرشتگان
z= عدد مورد نظر در جدول z برای رسیدن به اطمینان مورد نظر
SX2= واریانس نمونه مقدماتی
= دقت برآورد
N= جامعه آماری
با توجه به اینکه جامعه آماری در این تحقیق ۲۱۲ نفر میباشد. نمونه آماری با توجه به فرمول فوق تقریباً ۱۳۷ نفر میباشد.
۳-۳روش های گردآوری داده ها و اطلاعات
در تحقیق حاضر برای گردآوری داده ها از روش پرسش نامه و برای تنظیم ادبیات موضوع از روش کتابخانه ای شامل کتب ، مقالات ، مجلات علمی و پایان نامه ها و اینترنت استفاده می شود این دو شیوه معمول و مرسوم در مدیریت در ذیل تشریح شده است.
۳-۳-۱ مطالعات کتابخانه ای
برمبنای نظرحافظنیا روش کتابخانه ای در تمامی تحقیقات علمی مورد استفاده قرار می گیرد، لیکن در بعضی از آنها در بخشی از فرایند تحقیق از این روش استفاده می شود و در بعضی دیگر ، موضوع تحقیق از لحاظ روش،ماهیتا کتابخانه ای است.در روش کتابخانه ای از انواع منابع برای جمع آوری داده ها می توان بهره گرفت. از این منابع می توان به اسناد ،کتب ،مقالات،مجلات،میکرو فیلم،میکرو فیش ،دیسک ها و دیسکت های کامپیوتری اشاره کرد.(حافظ نیا ،۱۳۹۲،ص ۴۴)
دراین تحقیق کتابخانه های مرتبط و مربوط که میتوانست منابع درخور را داشته باشد مورد بررسی قرار گرفت که بعنوان نمونه می توان بهکتابخانه دانشگاه آزاد اسلامی رشت و دانشگاه گیلان اشاره نمود ، بدلیل محدود و معدود بودن منابع مورد نیاز در کتاب ها از مطالب اینترنتی استفاده بیشتری گردیده است. البته این منابع بعد از اطمینان از اعتبار علمی و قابلیت استناد بکار گرفته شدند ، همچنین به دلیل اهمیت وافر و اعتبار حائز اهمیت مقالات موجود در پایگاه های علمی مانند ساینس دایرکت[۶۴]، امرآلد[۶۵]و وایلی[۶۶]و … بیشتر از سایر مطالب اینترنتی مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.
۳-۳-۲ پرسش نامه
یکی از روش های بسیار متداول گردآوری اطلاعات روش پرسش نامه است که از آن طریق می توان امر گردآوری اطلاعات در سطح وسیع را انجام داد.از نکات بارز این روش،جمع آوری اطلاعات در سطح وسیع و با هزینه بسیار پایین می باشد. (حافظ نیا ، ۱۳۹۲، ص۶۵)
از طریق پرسش نامه می توان دانش ، علایق ، نگرش و عقاید فرد را مورد ارزیابی قرار داد ، به تجربیات قبلی وی پی برد و به آنچه در حال حاضر انجام می دهد آگاهی یافت (حافظ نیا ،۱۳۹۲،ص۶۵).
در این تحقیق از دو روش پرسش نامه ای و کتابخانه ای ، جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است ، به این صورت که به منظور تکمیل فصل دوم و ادبیات موضوعی بیشتر از منابع کتابخانه ای از جمله کتب ، مجلات و پایان نامه ها استفاده شده است و برای بدست آوردن جمع آوری اطلاعات مورد نیاز درباره فرضیه های تحقیق از پرسشنامه استاندارد کتاب مقیمی و رمضان (۱۳۹۰)، استفاده گردیده است. پرسشنامه مورد استفاده دراین تحقیق از۲بخش تشکیل شده است،بخش اول شامل سوالاتی درارتباط با مشخصات فردی پاسخگویان (متغیرهای جمعیت شناختی)ازنوع اسمی مانند : سن،جنسیت، تحصیلاتو سابقه کاری می باشد.در خصوص سوالات بخش دوم که مربوط به سوالات ارزیابی کننده متغیرهای تحقیق است از طریق طیف لیکرت[۶۷] ۵ نقطه ای (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) استفاده شده است که این نوع متغیرها ترتیبی هستند(پیوست ۱).ضمنا باید اشاره نمود که به منظورجمع آوری پرسشنامه حدود ۱۳۷پرسشنامه میان کارکنان و کارشناسان شرکتهای بیمه توزیع گردید و در تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت.
۳-۳-۲-۱ معرفی پرسشنامه
جدول ۳-۲: توصیف سوالات پرسشنامه
مؤلفه های تحقیق | ابعاد | سوالات پرسشنامه |
عوامل محیطی | عوامل خرد-ملی | ۷-۱ |
عوامل درون سازمانی | نگرش مبتنی بر منابع | ۱۵-۸ |
نگرش مبتنی بر بازار | ||
نگرش مبتنی بر دانش | ||
عوامل ایجاد ارزش ادراکی |
ارزش ادراکی رقبا وبازاراز بنگاه | ۲۳-۱۶ |
ارزش ادراکی مشتری از بنگاه | ||
رقابت پذیری | عملکرد بنگاه در قبال بازار | ۳۰-۲۴ |
عملکرد بنگاه در قبال مشتری |
بازده سهام[۴]
بازده در فرایند سرمایهگذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه میکند و پاداشی برای سرمایهگذاران محسوب میشود. بازده ناشی از سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است، برای اینکه تمامی بازی سرمایهگذاری بهمنظور کسب بازده صورت میگیرد. یک ارزیابی از بازده، تنها راه منطقی (قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایهگذاران میتوانند برای مقایسه سرمایهگذاریهای جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایهگذاری، اندازهگیری بازده واقعی (مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصاً اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیشبینی بازدههای آتی نقش زیادی دارد (راعی، ۱۳۸۳).
اجزای بازده
بازده معمولاً از دو بخش تشکیل میشود:
۲-۳-۳-۱-۱ سود دریافتی
مهمترین جزء بازده سودی است که بهصورت جریانهای نقدی دورهای سرمایهگذاری بوده و میتواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافتها این است که منتشرکننده پرداختهایی را بهصورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت میکند. این جریانهای نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.
۲-۳-۳-۱-۲ سود (زیان) سرمایه
دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلندمدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است سود (زیان) سرمایه میگویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارندۀ اوراق قصد فروش آنها را دارد. این اختلاف میتواند سود و یا زیان باشد (راعی، ۱۳۸۳).
دلایل پرداخت سود سهام
شرکتها به دلایل متعددی اقدام به پرداخت سود سهام میکنند که برخی از آنها عبارتاند از:
الف ) سود سهام درآمد باثباتی برای سهامداران محسوب میشود بهطوریکه بر اساس میزان سود سهام دریافتی میتوانند هزینه زندگی خود را تنظیم نمایند.
ب) سهامداران بالقوه به گزارشهای مالی و اخبار مربوط به سود تقسیمی شرکتها توجه خاص دارند.
ج) تغییرات در سود تقسیمی سهام حاوی اطلاعات مفیدی برای سهامداران میباشد.
چ) اگر سهامدار شرکتی عادت به دریافت سود سهام داشته باشد در این صورت قطع ناگهانی پرداخت سود سهام توسط آن شرکت اینگونه سهامداران را دچار مشکل می کند.
ح) در بازاری که در آن هزینههای تنزیل به خاطر عدم اطمینان بالاست پرداخت سود سهام در حال حاضر نسبت به پرداخت در آینده دارای ارزش بیشتری میباشد.
خ) عدم پرداخت سود ممکن است رقبای واحد تجاری را به تبلیغات تهاجمی علیه شرکت تشویق نماید.
د) شرکت توانایی بالفعلی در تولید نقدینگی بهاندازه کافی دارد و لذا نیازی به سرمایهگذاری مجدد سودها نمیبیند، بر این اساس اقدام به توزیع سود میان سهامداران خود می کند.
ذ) درصورتیکه هزینههای مالیات بر سود سهام در مورد اغلب سهامداران پائین باشد و یا سود سهام مشمول معافیت مالیاتی باشد این امر شرکتها را به پرداخت سود تشویق میکند.
ر) گاهی هزینههای معاملاتی و نقلوانتقال سهام در خصوص سهامدارانی که به خاطر نیاز به وجوه نقد مجبور به فروش سهام خود میشوند پرداخت سود سهام را ایجاب میکند.
ز) برخی از مقررات تجاری و مالیاتی، شرکتها را از انباشتن غیرضروری و بیشازحد سود منع نموده و آنها را ملزم به پرداخت سود سهام در میان سهامداران می کند.
در ایران تصمیمگیری در مورد تقسیم سود جزو اختیارات مجمع عمومی عادی صاحبان سهام است(راعی، ۱۳۸۳).
روشهای پرداخت سود سهام
پسازآنکه شرکت تصمیم میگیرد قسمتی از سود حاصله را بین سهامداران خود تقسیم کند باید شیوه پرداخت آن را تعیین نماید عمده روشهای پرداخت سود را به شرح زیر میتوان نام برد. (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳،۱۲۴).
پرداخت سود سهام بهصورت وجه نقد
این شیوه رایجترین روش پرداخت سود سهام بوده و عمدتاً در شرایطی که شرکت مشکل کمبود نقدینگی ندارد مورداستفاده قرار میگیرد. فرایند پرداخت سود سهام شرکتها دارای چهار تاریخ مشخص است که عبارتاند از: تاریخ اعلام، تاریخ ثبت، تاریخ مؤثر در بورس و تاریخ پرداخت سود.
الف) تاریخ اعلام. روزی است که هیئتمدیره شرکت گرد هم میآیند، در مورد پرداخت سود سهام تصمیم میگیرند و نتیجه تصمیمات خود را اعلام میکنند
ب) تاریخ ثبت در دفاتر سهام. سود سهامی که هیئتمدیره یک شرکت اعلام میکند به کسی پرداخت میشود که در تاریخ معینی نام وی بهعنوان صاحبسهم در دفاتر سهام به ثبت رسیده باشد
ج) تاریخ مؤثر در بورس. طبق مقررات بورس نیویورک زمانی که یک سرمایهگذار سهام شرکتی را خریداری میکند چهار روز کاری طول میکشد تا این سهام در دفتر سهام شرکت به نام وی منتقل شود، درنتیجه، زمانی که سود سهام اعلام میشود سود به کسی تعلق خواهد گرفت که چهار روز قبل از تاریخ ثبت یا تاریخ مؤثر سهام را خریداری کرده باشد. اگر کسی سهام را بعد از تاریخ مؤثر در بورس (چهار روز قبل از تاریخ ثبت) خریداری کند، به وی سود سهام تعلق نخواهد گرفت و فروشنده سود سهام را دریافت خواهد کرد.
چ) تاریخ پرداخت: پسازاینکه هیئتمدیره میزان و زمان پرداخت سود سهام را اعلام کرد و پس از گذشت تاریخ ثبت، طبق دفاتر سهام شرکت، نام صاحبان سهام در آن روز که مستحق دریافت سود سهام هستند مشخص میشود. سپس شرکت اقدام به کشیدن چک در وجه سهامداران میکند (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳،۱۲۴).
سود سهمی
در این حالت شرکت بهجای سود، سهام عادی منتشر نموده و هماهنگ با افزایش سرمایه به سهامداران سهام جایزه ارائه میدهد این سهام عمدتاً بهمنظور حفظ نقدینگی شرکت و جلوگیری از خروج وجه نقد از شرکت جهت سرمایهگذاری در پروژههای طرح توسعه میباشد.
سهامداران باید بدانند که دریافت سهام جایزه درواقع تقسیم درآمد جاری شرکت نیست بلکه شناخت رسمی حق سهامداران عادی است، درواقع مبالغ فوق جزء حقوق صاحبان سهام در ترازنامه تحت عنوان اندوختهها و مانده سود تقسیمنشده وجود داشته است و با صدور سهام جایزه مبالغ فوق از حسابهای نامبرده بهحساب سرمایه منتقل میشوند.
بدیهی است هنگامیکه شرکت سهام جایزه منتشر میکند به نسبت افزایش سرمایه قیمت سهام بایستی در بازار افت کند زیرا مبالغ مربوط به افزایش سرمایه قبلاً در حقوق صاحبان سهام مستقر بوده و اکنون هیچ تغییر اساسی در شرکت رخ نداده است که حاکی از افزایش درآمدهای آتی باشد، درصورتیکه تعداد اوراق سهام افزایشیافته است و در آینده درآمدی که حاصل میشود باید بین تعداد بیشتری ورقه سهم تقسیم شود و چون هیچگونه تغییری که منجر به افزایش درآمد آتی شرکت شود، روی نداده است. جهت حفظ نرخ بازدهی هر سهم قیمت سهم باید به همان میزان در بازار تنزل داشته باشد (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳).
شیوه پرداخت سود سهام در ایران
در شرکتهای سهامی ایران معمولاً سود سال مالی قبل در اوایل سال بعد موردمحاسبهقرار میگیرد و پس از تائید بازرسان قانونی و حسابرسان از این نظر که سود مطابق با اصول و استانداردهای حسابداری محاسبهشده است مراتب در مجامع عمومی صاحبان سهام مطرح میشود و صاحبان سهام نسبت به چگونگی و مبلغ تقسیم سود بین سهامداران و مبلغی که باید در شرکت باقی بماند تصمیم میگیرند. سودی که باید بین صاحبان سهام تقسیم شود از طریق آگهی به اطلاع آنان میرسد و معمولاً مهلتی را برای مراجعه سهامداران برای ثبتنام دریافت سود تعیین میکنند و سپس شرکت به پرداخت سود به سهامداران مبادرت میکنند (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۳).
سیاستهای متداول تقسیم سود
شرکتهای سهامی عام باید در رابطه با تقسیم سود، سیاست مشخصی را اتخاذ کنند. در تدوین این سیاست عوامل متعددی ازجمله سیاستهای مورداستفاده در سایر شرکتهای مشابه و عوامل دیگری که در ابتدای فصل مطرح شد باید موردتوجه قرار گیرند. اگرچه میتوان صدها سیاست تقسیم سود متفاوت را مشخص ساخت، ولی اکثر سیاستهای تقسیم سود دریکی از سه گروه اصلی به شرح ذیل طبقهبندی میشوند: (دستگیر، ۱۳۸۷،۵۲).
نسبت سود تقسیمی ثابت
شرکت میتواند به چندین طریق از نسبت سود تقسیمی ثابت استفاده کند و آن را در سیاست تقسیم سود بگنجاند. آن روشها بهقرار ذیل است:
الف) پرداخت درصد ثابتی از سود سالانه
ب) پرداخت سود سهام بهصورت درصد ثابت و مشخصی از سود خالص سالهای قبل
ج) انتخاب درصدی بهعنوان نسبت سود تقسیمی مطلوب که قرار است در بلندمدت رعایت شود. درصد سود تقسیمی واقعی در یک سال میتواند کمتر یا بیشتر از درصد مطلوب باشد، ولی شرکت میکوشد درصد سود تقسیمی واقعی را نزدیک به درصد مطلوب نگه دارد(دستگیر، ۱۳۸۷،۵۲).
پرداخت سود ثابت
بسیاری از شرکتها درزمینهٔ پرداخت سود رویه ثابتی دارند و تقریباً بهصورت پایدار عمل میکنند. متداولترین روش که بسیاری از شرکتها در سالهای اخیر در پیشگرفتهاند این است که سالانه از بابت سود هر سهم مبلغ معینی پرداخت میکنند و با افزایش سود شرکت بهتدریج بر این مبلغ میافزایند. شرکتی که سیاست تقسیم سود خود را بر این اساس گذارده باشد با اعلان میزان سود تقسیمی هر سهم، پیام مهمی را به سهامداران مخابره میکند، بهویژه زمانی این امر اتفاق میافتد که میزان سود تقسیمی شرکت دستخوش تغییرات چرخههای تجاری و نوسانات بازار قرار نگیرد. ازآنجاکه پرداخت سود سهام مستلزم داشتن سود و همچنین نقدینگی کافی است، شرکتی که چنین سیاست را دنبال میکند به سهامداران و گروههای ذینفع این پیام را میدهد که ازنظر سودآوری و قدرت نقدینگی در وضع بسیار خوبی قرار دارد(دستگیر، ۱۳۸۷).
پرداخت منظم سود ثابت بعلاوه یک مبلغ اضافی
تعریف ۲-۲- فرض کنید (Θ,?,Cr) × (Ω,?,Pr) یک فضای شانس باشد. زیرمجموعه پیشامد گفته میشود اگر برای هر داشته باشیم:
?
تعریف ۲-۳- فرض کنید (Θ,?,Cr)× (Ω,?,Pr) یک فضای شانس باشد. در اینصورت پیمانه شانس پیشامد به صورت زیر تعریف میشود:
که پیمانه اعتبار و پیمانه احتمال است.
از آنجایی که میتوان اعتبار یک متغیر فازی را به صورت زیر نوشت،
لذا تابع شانس (۲-۲) را میتوان به صورت زیر بازنویسی کرد:
تعریف ۲-۴- یک متغیر ترکیبی، یک تابع قابل اندازهگیری از فضای شانس (Θ,?,Cr)× (Ω,?,Pr) به مجموعه اعداد حقیقی است؛ یعنی برای هر مجموعه برل B از اعداد حقیقی، مجموعه زیر یک پیشامد است:
تعریف ۲-۵- فرض کنید یک متغیر ترکیبی باشد. دراینصورت ارزش انتظاری به صورت زیر تعریف میشود:
مشروط براینکه حداقل یکی از دو انتگرال فوق متناهی باشد.
تعریف ۲-۶- فرض کنید یک متغیر ترکیبی باشد و . در اینصورت
مقدار -خوشبینانه ، و
مقدار -بدبینانه نامیده میشود.
تعریف ۲-۷- متغیر فازی تصادفی[۱۰] توسط واکرناک[۱۱] به عنوان یک عنصر تصادفی در متغیر فازی معرفی شد.
تعریف ۲-۸- متغیر تصادفی فازی[۱۲] توسط لیو[۱۳] به عنوان یک عنصر فازی در متغیر تصادفی ارائه شد.
معیارهای رتبهبندی
فرض کنید و دو متغیر ترکیبی باشند. متفاوت از موقعیت اعداد حقیقی، هیچ رابطه ترتیبی طبیعی در دنیای ترکیبی وجود ندارد. بنابراین مسأله مهم در این قسمت، چگونگی رتبهبندی متغیرهای ترکیبی است. در اینجا چند معیار رتبهبندی ارائه شده است:
- معیار ارزش انتظاری: گفته میشود اگر و تنها اگر ، که عملگر ارزش انتظاری متغیرهای ترکیبی است.
- معیار مقدار خوشبینانه: گفته میشود اگر تنها و اگر برای سطح اطمینان از پیش تعیین شده نامساوی برقرار باشد که و به ترتیب مقادیر -خوشبینانه و هستند.
- معیار مقدار بدبینانه: گفته میشود اگر و تنها اگر برای سطح اطمینان از پیش تعیین شده نامساوی برقرار باشد که و به ترتیب مقایر -بدبینانه و هستند.
- معیار شانس: گفته میشود اگر و تنها اگر برای برخی سطوح از پیش تعیین شده نامساوی برقرار باشد. [۱]
شبیهسازی ترکیبی
شبیهسازی ترکیبی برای بدست آوردن مقدار شانس یک پیشامد ترکیبی به صورت زیر است.
گام ۱٫ مقادیر ، ، … ، را از فضای اعتبار (Θ,?,Cr) تولید کن.
گام ۲٫ با بهره گرفتن از شبیهسازی احتمالی، احتمال و را تخمین بزن.
گام ۳٫ با بهره گرفتن از فرمول زیر، مقدار شانس را بدست آور.
مروری بر ادبیات موضوع
در این بخش، مروری بر ادبیات موضوع انجام میشود که به دو زیربخش مدلهای برنامهریزی ترکیبی و مسأله جایابی –میانه تقسیمبندی شده است که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
در بخش مدلهای برنامهریزی ترکیبی مروری بر مدلهای برنامهریزی در محیط ترکیبی انجام خواهد شد. سپس مسأله جایابی –میانه و ویژگیهای آن بیان میگردد.
مدلهای برنامهریزی ترکیبی
مدلهای برنامهریزی ترکیبی به صورت کلی به سه دسته مدل ارزش انتظاری[۱۴]، مدل برنامهریزی با محدودیت شانس[۱۵]، و مدل برنامهریزی وابسته به شانس[۱۶] تقسیم میشوند. مدل ارزش انتظاری سعی در بهینه کردن ارزش انتظاری تابع هدف دارد؛ مدل برنامهریزی با محدودیت شانس، میخواهد سطحی از تابع هدف را که قرار است تابع هدف با یک قابلیت اطمینان از آن سطح بهتر باشد، بهینه کند؛ و مدل برنامهریزی وابسته به شانس، شانس وقوع یک رویداد را بیشینه میکند. در ادامه به بررسی بیشتر این مدلها پرداخته میشود.
مدل کلی
در مدل برنامه ریزی معمولی، اگر یک یا چند پارامتر توأماً دارای خاصیت احتمالی بودن و فازی بودن باشد، مدل حاصل، مدل برنامهریزی ترکیبی نامیده میشود. مدل کلی برنامهریزی ترکیبی به صورت زیر است:
که بردار تصمیم، یک بردار ترکیبی، تابع هدف، و توابع محدودیت ترکیبی هستند.