تصویر پنهان نگاری شده
تقسیم تصویر پنهان نگاری شده به aR , aG , aB
DWT از aR, aG, aB
SVD از بلوک HH
ادغام سه ماتریس حاصل و بدست آوردن تصویر مخفی
تقسیم مقادیر منفرد بدست آمده بر ضریب K ذخیره شده
تفاضل مقادیر منفرد کلید ذخیره شده از مقادیر منفرد تصویر مخفی
معکوس SVD
معکوس DWT
شکل ۳-۷ الگوریتم استخراج پیشنهادی به روش DWT-SVD
تصویر رنگی پوشش
فصل چهارم
محاسبات و یافته های تحقیق
در این فصل جزییات پیاده سازی روش پنهان نگاری مبتنی بر DWT-SVD و نتایج حاصل از تحقیق ارائه می شود. در ادامه این مطلب ابتدا به تشریح روش پیاده سازی و نرم افزار تولید شده و ابزار مورد استفاده و پارامترهای اندازه گیری نتایج در آن می پردازیم. در ادامه روش اجرای الگوریتم و مراحل رسیدن به نتایج آزمایش را بیان می کنیم.
نتایج حاصل از آزمایشات در قالب جداول و اشکال نشان داده می شوند. در انتهای این بخش نتایج آزمایشات انجام شده بر روی روش پیشنهادی خود را با روش نهان نگاری زارعی (۲۰۱۴) مورد مقایسه و ارزیابی قرار می دهیم.
۴-۱- پیاده سازی الگوریتم
الگوریتم پیشنهاد شده برای پنهان نگاری غیر قابل تشخیص تصاویر دیجیتال در حوزه تبدیل موجک گسسته و تجزیه مقدار منفرد می باشد. برای پیاده سازی الگوریتم از نرم افزار MATLAB2013 استفاده شده است. این برنامه روی کامپیوتری با پردازنده Pentium - IV 3.2 GH و حافظه Ram 4Gاجرا شده است. کدهای مربوط به پیاده سازی الگوریتم در پیوست (الف) قرار داده شده است.
۴-۱-۱- ابزار مورد استفاده برای آزمایش و پارامترهای اندازه گیری
برای آزمایش طرح پنهان نگاری مبتنی بر DWT-SVD پیشنهاد شده، از یک تصویر رنگی RGB شکل (۴-۱) بعنوان تصویر پوششی C و یک تصویر رنگی RGB شکل (۴-۲) بعنوان تصویر مخفی S استفاده شده است.
شکل ۴-۱ تصویر پوششی
شکل ۴-۲ تصویر مخفی
در این روش اندازه تصویر پوششی و اندازه تصویر مخفی محدودیتی ندارد. نتایج حاصل از اجرای الگوریتم یک تصویر پنهان نگاری شده A شکل (۴-۳) (که هم اندازه با تصویر پوششی است) و یک تصویر پوششی استخراج شده C* شکل (۴-۴) ایجاد می شود.
شکل ۴-۴ تصویر مخفی استخراج شده
شکل ۴-۳ تصویر پنهان نگاری شده
بر روی تصویر پنهان نگاری شده A برخی حملات صورت گرفته می شود. برای بررسی کیفیت تصاویر پنهان نگاری پس از فرایند پنهان نگاری و اعمال حملات بر روی آنها، روش های متعددی وجود دارند. یکی از روش های رایج اندازه گیری PSNR یا (اوج نسبت وزن سیگنال به نویز) و MSE[131] (میانگین مربع خطاها) است که در آن کیفیت بصری تصویر پنهان نگاری استخراج شده S* و تصویر پنهان نگاری اصلی S مورد بررسی قرار می گیرد.
محاسبه PSNR با بهره گرفتن از رابطه زیر انجام می شود (L طول بردار X و X* است).
۴-۱ اوج نسبت سیگنال به نویز
برای محاسبه MSE از رابطه زیر استفاده می شود:
۴-۲ میانگین مربع خطاها
۴-۲- نتایج پیاده سازی
در این قسمت نتایج اجرای برنامه را بطور کامل مورد مطالعه قرار می دهیم. این نتایج شامل تصویر
پنهان نگاری شده و تصویر پنهان نگاری استخراج شده است. همچنین بر روی تصویر پنهان نگاری شده، شش نوع حمله صورت گرفته است. این حملات شامل Salt & Pepper، Rotation، Gaussian و Cropping می باشند. بعد از اعمال هر حمله بر روی تصویر پنهان نگاری شده، تصویر پنهان نگاری را استخراج کردیم و اوج نسبت سیگنال به نویز و میانگین مربع خطاها را برای هر یک از تصاویر پنهان نگاری استخراج شده بدست آوردیم. تصاویر و نتایج آزمایشات در زیر آمده است.
شکل (۴-۵) و شکل (۴-۶) نتایج آزمایش پنهان نگاری توسط الگوریتم DWT-SVD پیشنهاد شده الگوریتم نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) را نمایش می دهد. تصاویر (a) تصویر پنهان نگاری شده، (b) تصویر پنهان نگاری استخراج شده می باشند. نتیجه مربوط به PSNR و MSE در جدول (۴-۱) و جدول (۴-۲) آمده است.
(a)
(b)
(a)
(b)
شکل ۴-۵ تصویر پنهان نگاری شده توسط الگوریتم DWT-SVD پیشنهاد شده
شکل ۴-۶ تصویر پنهان نگاری شده توسط الگوریتم زارعی
شکل (۴-۷) و شکل (۴-۸) نتایج آزمایش حمله Salt & paper (نمک و فلفل) به تصویر پنهان نگاری شده توسط الگوریتم DWT-SVD پیشنهاد شده و تصویر پنهان نگاری شده توسط الگوریتم نهان نگاری مبتنی بر SVD چندگانه زارعی (۲۰۱۴) را نمایش می دهد. در این حمله Salt & Paper نویزهایی با مقیاس ۰٫۱ از ۱٫۰ به تصویر پنهان نگاری شده اضافه شد. تصاویر (a) تصویر پنهان نگاری شده مورد حمله قرار گرفته، (b) تصویر پنهان نگاری استخراج شده می باشند. نتیجه مربوط به PSNR و MSE در جدول (۴-۱) و جدول (۴-۲) آمده است.
(a)
(b)
(a)
(b)
شکل ۴-۷ حمله Salt & paper بر روی الگوریتم DWT-SVD پیشنهاد شده
لییر (۱۹۹۵)
آرا و نظرات افراد در مورد این که کجا بروند، چه کاری بکنند یا نکنند و چگونه با بقیه ارتباط برقرار کنند
تعریف گردشگری بر اساس رفتار آنها و تعامل با محیطهای روانشناختی
میدلتون (۱۹۹۸)
گردشگری بازار است؛ خواست جمعی و الگوهای مصرف بازدید کنندگان برای یک طیف گسترده از تولیدات مرتبط با مسافرت را بازتاب میدهد
تأکید بر تجارت و گردشگر به مثابه مشتری؛ در شناخت اثرات شکست میخورد
همینطور در جدول ۲-۳ ذیل از دیدگاه دیگر صاحب نظران بیان شده است:
جدول ۲-۳٫ مفاهیم گردشگری (پژوهش های منظر شهر۱۳۹۳).[۱۰]
ماتیسون و وال (۱۹۸۲)
گردشگری پدیده ای چند بعدی است که شامل عزیمت به مقصدهایی خارج از محل سکونت عادی و مطالعه آن منطقه می باشد. در واقع گردشگری پدیده ای است متشکل از عناصر پویا، ایستا و غیر مستیم (م. برنز،۱۳۸۵: ۵۷).
مورفی (۱۹۸۵)
گردشگری شامل سفر غیر ساکنین (( گردشگران و ماجراجویان)) به یک مقصد است تا زمانی که این سفر به سکونت دائمی مبدل نشده است. گردشگری ترکیبی است از گردش و تجارت (م.برنز،۱۳۸۵: ۵۷).
پیرس (۱۹۸۹)
گردشگری فعالیتی چندجانبه بوده و از آنجا که در مراحل مختلف آن از مبدا تا مقصد، خدمات درخواست می شود و از لحاظ جغرافیایی نیز نیز پیچیده است، علاه بر این احتمالا در هر کشور یا منطقه ای تعداد زیادی مبدا یا مقصد وجود دارد که اغلب آنها دارای دو خصوصیت حرکت (مبدا) و پذیرش (مقصد) هستند (لومسدن،۱۳۸۰: ۱۶).
گی ، ماکنز و چوی (۱۹۸۹)
عمل جابه جایی به خارج از جامعه برای تجارت یا تفریح و نه برای انجام کار روزمره یا تحصیل را گردشگری گویند (وای گی،۱۳۸۲: ۲۱).
میدلتون (۱۹۹۸)
گرچه سفر و گردشگری همواره به صورت یک صنعت تعریف میشود اما بهترین دیدگاه این است که آن را بازار تمام عیاری بدانیم که بیانگر تقاضا و الگوهای مصرف گرایی فزاینده بازدیدکنندگان برای تولیدات بسیار متنوع مسافر پسند است (م.برنز،۱۳۸۵: ۵۷).
بیچریل
از دیدگاه بین المللی گردشگر، بازدیدکننده است که طول اقامت او در یک کشور، ۲۴ ساعت یا بیشتر و حداقل یک شب در کشور بازدیدشده بگذراند (بیچریل،۱۳۸۴: ۳۷).
سازمان جهانی گردشگری
گردشگری عبارت است از مجموعه کارهایی که یک فرد در سفر و در مکانی غیر از محیط عادی خود برای مدت که کمتر از ۲۴ ساعت و بیشتر از یک سال نیست انجام می دهد، و هدف آن تفریح و سرگرمی، استراحت ورزش و بازدید از اقوام و آشنایان، کسب و کار، ماموریت، شرکت در کنفرانس، درمان، مطالعه، تحقیق، فعالیت های مذهبی و فعالیت هایی از این قبیل است (سازمان تجارت جهانی،۱۹۹۹).
برای اولین بار در سال ۱۹۲۵ کمیته مخصوص آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را گردشگر شناخت:
۱) کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی یا مقاصد پزشکی و درمانی سفرمی کنند
۲) کسانی که برای شرکت در کنفرانس ها ، نمایشگاه ها، مراسم مذهبی، مسابقات ورزشی و از این قبیل کشورهای دیگر می روند.
هدف ۲-۶
Y6
با ترسیم روابط مابین فرآیندهای اصلی و اهداف استراتژیک سازمان در جدول ۴-۵، حال در گام بعدی، با در نظر گرفتن مفروضات و روندهای سازمان، این روابط بررسی و میزان صحت و کفایت آنها مشخص میشود.
۴-۴-۳- بررسی کفایت روابط
در این مرحله، روابط موجود در جدول ۴-۵ از گام ۴-۴-۲ بررسی و تحلیل میشوند. ابتدا اولویتهای اول و سپس اولویتهای دوم در تحلیل روابط در نظر گرفته میشوند. پیش از شروع، تکرار یک نکته الزامی است. همانطور که در بخش ۴-۲-۲ ذکر شد، اهداف و سنجههای منظرهای مالی و مشتری در یک کارت امتیازی متوازن، پیامدهای مطلوب یک استراتژی موفق را نشان میدهند؛ درعینحال اهداف و سنجههای منظر فرآیندهای داخلی، نحوه اجرای استراتژی را توصیف میکنند و در کنار آن منظر رشد و یادگیری، بهعنوان توانمندسازها و پشتیبان، این اجرا را تقویت میکنند و بهبود فرآیندهای کلیدی را پیش میبرند. لذا جدول ۴-۵ نیز بر پایهی این استدلال بررسی میشود که، فرآیندهای اصلی تعریفشده در نقشه فرآیندی، درواقع در جهت شکلگیری و دستیابی به اهداف منظر فرآیندهای داخلی از کارت امتیازی متوازن اجرا میشوند و دستیابی به سنجههای این اهداف و تحقق آنها سبب دستیابی سازمان به اهداف کلان استراتژیک خود میشود. از طرفی با در نظر گرفتن نقش توانمندساز و پشتیبان منظر رشد و یادگیری، اهداف این منظر فرآیندهای داخلی را در راستای تحقق اهداف کلان پشتیبانی میکنند و بالطبع این اهداف میبایستی در راستای پشتیبانی فرآیندهای اصلی، در راستای تحقق اهداف منظر فرآیندهای داخلی باشند.
با اولویتبندی شاخصها در بخش ۴-۴-۲ و ترسیم روابط در جدول ۴-۵ گام بعدی تفسیر روابط میباشد. هدف شناسایی فرآیندها و اهداف با شاخص یا شاخصهای یکسان و متناظر میباشد تا از این منظر، اهداف منظر فرآیندهای داخلی با بیشترین تمرکز فرآیندی مشخص شوند و از طرف دیگر، فرآیندهایی که نقش پررنگتری در تحقق اهداف دارند شناسایی گردند. همچنین در بعد رشد و یادگیری، اهدافی که تمرکز بیشتری را بر پشتیبانی فرآیندها دارند شناسایی میشوند.
تعدد اولویتهای اول در راستای یک هدف از منظر فرآیندهای داخلی میتواند بیانگر نقش بهسزای آن هدف در تحقق اهداف استراتژیک سازمانی باشد و همین امر برای اهداف منظر رشد و یادگیری اهم آن هدف را در پشتیبانی فرآیندهای سازمانی نشان میدهد. همچنین در یک ستون عمودی برای فرآیندها، تعدد علامتهای × بازگوکننده نقش مهم فرایند مذکور بهعنوان یک فرایند اصلی جهت تحقق اهداف در سازمان میباشد. اولویتهای دوم نشانگذاری شده اهمیت نسبی اهداف متناظر در ستونهای افقی و فرآیندهای متناظر در ستونها عمودی را در سازمان بازگو میکنند.
با در نظر گرفتن اولویتهای اولیه و مطالب مذکور، روابط زیر در بعد فرآیندهای داخلی از جدول ۴-۵ قابلاستخراج است:
تقریبا تمام فرآیندهای اصلی (بهجز فرایند تامین یا P4) در درجه اول، در راستای تحقق هدف ۱-۱ (تطابق زمانبندی) اجرا میشوند. درنتیجه میتوان این هدف را مهمترین هدف منظر فرآیندهای داخلی تلقی کرد.
اهداف ۱-۳ (توسعه زنجیره تامین) و ۱-۲ (افزایش عمق ساخت)، در درجه بعدی با دارا بودن یک شاخص متناظر به ترتیب با فرآیندهای P2 (طرحریزی و سازماندهی) و P4 (تامین) با اولویت اول، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند. با در نظر گرفتن اولویتهای دوم، هدف ۱-۳ اولویت بیشتری در قیاس با دو هدف ۱-۲ و ۱-۴ دارد.
هدف ۱-۴ (بهبود مدیریت دعاوی) درجه اولویت پایینتری در قیاس با سه هدف دیگر داشته که با دو فرایند طراحی و راهاندازی و صحهگذاری با درجه اولویت متوسط دنبال میشود.
فرایند P2 یا طرحریزی و ساخت، با تاثیرگذاری بر ۳ هدف از اهداف منظر فرآیندهای داخلی، از اهمیت بهسزایی بهعنوان یک فرایند اصلی برخوردار میباشد. همچنین فرایند P1 یا تهیه پیشنهاد مذاکره و مناقصه، از اهمیت کمتری مابین فرآیندهای اصلی در تحقق اهداف استراتژیک برخوردار است. سایر فرایندها دارای اهمیت یکسانی میباشند.
در بعد رشد و یادگیری روابط زیر را میتوان مشاهده کرد:
هدف ۲-۱ (توسعه جانشین پروری)، با بیشترین اولویت، بهعنوان مهمترین عامل پشتیبانی اهداف منظر فرآیندهای داخلی و فرآیندهای اصلی (ازجمله فرآیندهای P1، P2، P5، P6 و P7) تلقی میشود
هدف ۲-۴ (توسعه مدیریت دانش) در اولویت دوم و در راستای پشتیبانی از فرآیندهای P2 و P3 در درجه اول و فرآیندهای P4، P5 و P7 در درجه دوم قرار دارد.
هدف ۲-۲ (ارتقای ICT) و هدف ۲-۶ (افزایش مهارتهای تخصصی)، در میان اهداف مذکور در این بعد، در اولویت بعدی قرار دارند. هدف ۲-۲ در اولویت اول خود، فرایند P4 (تامین) و هدف ۲-۶ بهعنوان اولویت دوم سه فرایند P1، P3 و P6 (به ترتیب تهیه پیشنهاد مذاکره، تامین و راهاندازی و صحهگذاری) را پشتیبانی میکند.
اهداف ۲-۳ (افزایش رضایت کارکنان) و ۲-۵ (افزایش بهرهوری منابع انسانی)، همانطور که مشهود است در ارتباط نزدیکی با هیچیک از فرآیندهای اصلی قرار ندارند.
مابین فرآیندهای اصلی ارائهشده، فرایند P1 از پشتیبانی کمتری مابین سایر فرآیندها برخوردار است (که با توجه به نقش کمرنگ آن در تحقق اهداف منظر فرآیندهای داخلی قابل پیشبینی میباشد).
حال با مشخص شدن روابط موجود در جدول، به بررسی آنها پرداخته میشود. ابتدا لازم است ذکر شود که سازمان فرآب همانطور که در بخش ۴-۴-۱ گفته شد، تحت عناوین پیمانکار EPC و پیمانکار EPCF پروژههای خود را پیش میبرد. لذا برخی از اهداف تعریفشده در کارت امتیازی متوازن، با مصاحبههایی که با مدیران ذیربط و طراحان کارت امتیازی صورت گرفت، در مجموعه فرآب بهعنوان یک پیمانکار EPCF دنبال میشوند که دارای نقشه فرآیندی مختص خود میباشد. ازآنجاکه فرآیندهای بررسیشده در این پژوهش جزء فرآیندهای اصلی فرآب بهعنوان یک پیمانکار EPC بوده است، لذا عدم وجود روابط دوگانه با اهداف مرتبط با پروژههای EPCF و عدم پشتیبانی آنها بسیار طبیعی خواهد بود.
اهداف تعریفشده در منظر فرآیندهای داخلی که در درجه اول، مرتبط با پروژههای EPCF میباشد، دو هدف توسعه زنجیره تامین و بهبود دعاوی میباشند. با ذکر این نکته و بررسی روابط استخراجی در بالا، عدم وجود رابطههای دوبهدو این دو هدف با فرآیندهای اصلی، در جدول ۴-۵ قابل توجیه میباشد.
دو هدف دیگر، تطابق زمانبندی و افزایش عمق ساخت، با مشورتهایی که با مدیران و متخصصان حوزه صورت گرفت، سازمان را در راستای تحقق وعدههای خود، کسب رضایت کارفرمایان (به خصوص در مورد پروژههای موجود در کشورهای خارجی) کمک کرده و میتواند به برندسازی و معتبر ساختن نام سازمان در جهت کسب پروژههای بعدی یاری کند. همچنین افزایش عمق ساخت، میتواند فعالیتهای سازمان را در راستای بومیسازی (به خصوص در مورد تحریمهای اخیر کشور، که سازمان را به دلیل همکاریهای گستردهاش در گذشته با پیمانکاران خارجی، دچار بحران و آشفتگی کرده بوده است) توسعه بخشیده و در کنار آن سازمان، خود بهعنوان یک تامین کننده، بازار پروژههای متنوع را در دست بگیرد. درنتیجه ارتباط تنگاتنگ این دو هدف با بیشتر فرآیندهای اصلی قابل توجیه میباشد.
با تهیه یک پرسشنامه حاوی تفاسیر بالا، میزان رضایتبخش بودن روابط استخراجی از جداول بالا، از صاحبنظرانی که در مرحله اول حضور داشتند، موردسنجش قرار گرفت. سوالات پرسشنامه برگرفته از تفاسیر بیانشده در این بخش میباشند. هر سوال ضمن بیان یک جمله حاوی یکی از نتایج حاصل از جدول ۴-۵، میزان موافقت صاحبنظر را از ۰ تا ۱۰ امتیازدهی میکند. عدد ۰ به معنای عدم موافقت و عدد ۱۰ به معنای موافقت کامل میباشد. پرسشنامه توزیعشده، در پیوست ب قابلمشاهده میباشد.
روابط تشریح شده در ۱۶ جمله قابلبیان است. از ۴ صاحبنظر پاسخدهنده در مرحله اول درخواست شد به هر یک از این جملات، بنا به میزان موافقت و یا عدم موافقت خود بین ۰ الی ۱۰، امتیازدهی کنند.
با گردآوری پرسشنامههای توزیعشده، میانگین حسابی امتیازهای ارائهشده به هر جمله محاسبه شد. امتیازهای متناظر با هر سوال در جدول ۴- ۶ قابلمشاهده میباشد.
جدول ۴- ۶- میانگین حسابی امتیازها به روابط مابین اهداف استراتژیک و فرآیندهای اصلی
سوال
۱
۲
۳
۴
۵
سعید نژاد و رضوانی مقدم (۱۳۸۸) در ارزیابی اثر مصرف کمپوست، ورمی کمپوست و کودهای دامی روی عملکرد، اجزای عملکرد و درصد اسانس زیره سبز آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۵ تیمار و ۳ تکرار انجام دادند. تیمارهای مورد مطالعه شامل کمپوست به میزان ۱۵ تن در هکتار، ورمیکمپوست به میزان ۱۰ تن در هکتار، کود گاوی به میزان ۳۰ تن در هکتار، کود گوسفندی به میزان ۲۰ تن در هکتار و تیمار شاهد (بدون مصرف کود) بود. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که در اکثر صفات مورد بررسی اختلاف معنیداری بین تیمارهای اعمال شده و تیمار شاهد وجود داشت. مصرف کودهای آلی و دامی باعث افزایش عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر و ارتفاع بوته شد. در حالی که وزن هزار دانه و شاخص برداشت تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفتند. در بین تیمارها نیز تیمار ورمیکمپوست دارای بیشترین عملکرد بیولوژیک ( ۱۰۶۵ کیلوگرم در هکتار) و بیشترین عملکرد دانه ( ۴۷۷ کیلوگرم در هکتار) بود. در اکثر صفات تیمار ورمیکمپوست دارای بیشترین مقادیر بدست آمده بود.
هاشمی مجد و همکاران (۱۳۸۲) طی تحقیقات جهت شناسایی گونه Eisena foetida بومی مناطق شمالی ایران و ارزیابی توان این گونه در تولید ورمی کمپوست با مراجعه به ۶ استان و جمع آوری نمونه هایی از این مناطق شناسایی این گونه را انجام داده و توان این گونه را در تولید ورمی کمپوست بر روی کود دامی، لاشبرگ و لجن فاضلاب مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان داد که در طی فرایند تولید ورمی کمپوست نسبت کربن به نیتروژن مواد کاهش یافت که نشان دهنده پیشرفت تجزیه مواد و پایداری بیشتر ورمی کمپوست تولید شده بود.
Kesan و همکاران (۲۰۱۰) اثر دوره فرایند ورمی کمپوست شدن به عناصر غذایی ماکرو و غلظت فلزات سنگین در ورمی کمپوست را بوسیله کرم Lumbricus rubellus در دو دوره مختلف در ۱۰ و ۳۰ هفته با سه ترکیب مختلف کود گاو: قهوه آسیاب شده به نسبت ۷۰:۳۰، کود گاو: فاضلاب خانگی به نسبت ۳۰:۷۰ و کود گاو: فاضلاب خانگی : قهوه آسیاب شده به نسبت۳۵:۳۵:۳۰ در ۸ تکرار انجام دادند. نتایج نشان داد که طولانی شدن دوره فرایند ورمی کمپوست شدن توسط این گونه، عناصر غذایی ماکرو را افزایش می دهد در حالیکه غلظت فلزات سنگین و نسبت کربن به نیتروژن را کاهش میدهد.
موسوی و همکاران (۱۳۹۰) در آزمایشی بر تأثیر ورمی کمپوست بر مقدار نیکل و کروم خاک و گیاه برنج آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا کردند. نتایج نشان داد که بیشترین نیکل قابل جذب (۲/۲ میلیگرم در کیلوگرم) به تیمار ۳سال مصرف ۴۰ تن ورمی کمپوست غنی شده در هکتار اختصاص داشت و بالاترین کروم قابل جذب در تیمار ۳ سال متوالی ۲۰ و ۴۰ تن ورمی کمپوست غنی شده داشت. این میزان عناصر در ریشه و دانه برنج نیز اندازه گیری شد که نشان از وضعیت نامطلوب کاربرد ورمی کمپوست می باشد
Shahmansouri و همکاران (۲۰۱۳) در آزمایشی که بر تجمع زیستی فلزات سنگین بوسیله دو گروه از کرمهای ایران و استرالیا گونه Eisenia fetida در لجن فاضلاب انجام دادند نتایج نشان داد که غلظت فلزات سنگین با افزایش زمان فرایند ورمی کمپوست شدن کاهش یافت. نتایج مقایسه دو گروه کرم نشان داد که کرمهای ایرانی مقدار بیشتری عناصر غذایی میکرو مثل روی و مس مصرف میکنند اما کرمهای استرالیایی عناصر غیر ضروری مثل کروم، کادمیوم و سرب بیشتری داشتند. کاهش معنیدار غلظت فلزات سنگین در ورمی کمپوست نهایی توسط هردوی کرم های ایرانی و استرالیایی این گونه در تجمع فلزات سنگین در بافت های بدنشان نشان داده شد.
آستارایی (۱۳۸۵) در آزمایشی بر روی تاثیر کمپوست زباله شهری و ورمی کمپوست بر اجزای عملکرد و عملکرد اسفرزه در قالب طرح کامل تصادفی با ۴ تکرار با نسبت های متفاوت ورمی کمپوست و کمپوست به این نتیجه رسیدند که ارتفاع و طول سنبله، تعداد سنبله، وزن هزار دانه و وزن کاه و کلش در بوته افزایش معنیداری نسبت به سایر تیمارها داشت و علت آنرا فراهمی بهتر عناصر غذایی بخصوص نیتروژن در ورمی کمپوست عنوان کرد.
Arancon و همکاران (۲۰۰۶) در آزمایشی مدیریت جمعیت نماتدهای پارازیت گیاهی بوسیله استفاده از ورمی کمپوست را مورد ارزیابی قرار دادند. این پژوهش که در یک طرح بلوک کامل تصادفی که بر روی گیاهان گوجه فرنگی، فلفل، توت فرنگی و انگور توسط سه نوع ورمی کمپوست (ورمی کمپوست متشکل از کودحیوانی، زباله های کاغذ و زباله های غذا) انجام شد. به تمام تیمارها نیتروژن اضافه شد و در تیمار شاهد فقط کودهای غیر آلی اضافه شد. نتایج نشان داد هر سه نوع ورمی کمپوست توانست جمعیت نماتدهای پارازیت گیاهی را در مقایسه با تیمار کود شیمیایی کاهش دهد. و به دنبال آن جمعیت نماتدهای قارچ خوار و باکتری خوار افزایش یافت.
مفاخری و همکاران (۱۳۹۰) آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی با بهره گرفتن از عامل های ورمیکمپوست (صفر، ۱۵ و ۳۰ % حجم گلدان)، ازتوباکتر (کاربرد و عدم کاربرد) و بیوفسفات (کاربرد و عدم کاربرد) بر روی اسانس بادرشبی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دوازده تیمار و سه تکرار در دانشگاه تربیت مدرس انجام دادند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین مقدار اسانس در پیکر رویشی ( ۰/۷۴ درصد) همچنین بیشترین مقدار ژرانیول استات در اسانس (۶۱/۱ درصد) در تیمار ۳۰ درصد حجم گلدان ورمی کمپوست حاصل شد. بیشترین مقدار ژرانیول در اسانس (۲۴/۲%) در تیمار۱۵ درصد حجم گلدان × عدم کاربرد بیوفسفات و بیشترین مقدار ژرانیال در اسانس (۱۸/۲ درصد) در تیمار ۱۵ درصد حجم گلدان ورمی کمپوست × عدم استفاده از ازتوباکتر حاصل شد
GARG و همکارن (۲۰۰۵) در آزمایشی اثر ضایعات مختلف حیوانی در رشد و تکثیر کرم خاکی Eisenia foetida را مورد بررسی قرار دادند. برای هریک از فضولات مثل گاو، بوفالو، اسب، گوسفند، بز، شتر و میمون، ۵ تخم به ازای ۱۰۰ گرم فضولات استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین افزایش وزن و بالاترین سرعت رشد در فضولات گوسفندی به دست آمد. وزن بیومس به ترتیب برابر بود با:
گوسفد>میمون >بوفالو >بز≈گاو≈اسب >شتر
تعدا پیله های تولید شده به ترتیب :
گوسفد> بز≈گاو≈اسب >شتر>میمون >بوفالو
پرورش و همکاران (۱۳۸۳) در بررسی کیفیت شیمیایی و ارزش کودی ورمی کمپوست تهیه شده از لجن فاضلاب شهری اصفهان پس از تعیین کیفیت شیمیایی ورمی کمپوست و مقایسه آن با سوبسترای اولیه به این نتیجه رسیدند که مقادیر مواد آلی ورمی کمپوست، نیتروژن، فسفر، پتاسیم، PH، و نسبت کربن به نیتروژن به ترتیب برابر ۳۶/۴۲، ۱/۰۴، ۰/۱۱، ۰/۶۲، ۷/۵ .و ۲۲/۶۲ درصد بود. این محققان اظهار داشتند ورمی کمپوست اصلاح کننده آلی مناسبی برای بهبود حاصلخیزی خاکهای کشاورزی میباشد.
Macki و همکاران (۲۰۰۹) با آزمایشی اثر غلظت های مختلف فلزات سنگین مثل کروم، روی ، نیکل، کادمیوم بر توده ایرانی کرمهای Eisenia fetida در فرایند کمپوست شدن انجام دادند. عناصر در پیکر کرم ها بعد از ۷، ۱۰، ۱۴، ۲۱ و ۲۸ روز بعد توسط اسپکتومتری اندازه گیری شد.
نتایج نشان داد که ارتباط خطی مثبتی بین مقدار فلزات سنگین اضافه شده مثل کروم و کادمیوم و سرعت تجمع این فلزات بود. ارتباط خطی منفی بین مقدار سرب، روی و کروم با وزن بدن کرم ها بود. افزایش pH اثر مثبتی بر سرعت تجمع فلزات در بدن کرم ها داشت اما زمان های مختلف اثر منفی بر سرعت تجمع فلزات سنگین داشت.
Haj Seyed Hadi و همکاران (۲۰۰۸) با بررسی اثرات سیستمهای تولید رایج و کم نهاده بر روی ماریتیغال نشان دادند که استفاده از ورمی کمپوست در سیستم تولید کم نهاده با اثرات مفید آن بر روی فعالیت های میکروبی خاک باعث افزایش سیلیمارین و عملکرد سیمیلارین شد.
مرادی و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی تأثیر کودهای بیولوژیک و آلی بر عملکرد، اجزای عملکرد دانه و میزان اسانس گیاه رازیانه آزمایشی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام دادند. تیمارها شامل ۱-شاهد بدون هیچ تیمارکودی ۲- باکتری سودوموناس ۳- باکتری ازتوباکتر ۴- کمپوست ۵- ورمی کمپوست ۶- ترکیب سودوموناس و ازتوباکتر ۷- ترکیب سودوموناس و کمپوست ۸- ترکیب سودوموناس و ورمی کمپوست ۹- ترکیب اتوباکتر و کمپوست ۱۰- ترکیب اتوباکتر و ورمی کمپوست ۱۱- ترکیب کمپوست و ورمی کمپوست. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته در تیمار مخلوط ازتوباکتر و کمپوست و تعداد چتر در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک در هکتار، عملکرد اسانس در هکتار و عملکرد دانه در هکتار در تیمار استفاده توأم از کمپوست و ورمی کمپوست حاصل شد. اما شاخص برداشت و درصد اسانس در مقایسه با شاهد کاهش یافت.
یزدانی بیوکی و همکاران (۱۳۸۹) در بررسی برخی صفات کمی و کیفی گیاه دارویی ماریتیغال در پاسخ به کودهای آلی، بیولوژیک و شیمیایی آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و شش تیمار انجام دادند. تیمارهای آزمایش شامل تلقیح بذر با ازتوباکتر، کمپوست زباله شهری، ورمی کمپوست، ترکیب دو تیمار ازتوباکتر و کمپوست، کود شیمیایی NPK و شاهد (بدون کود) بودند. در این تحقیق صفاتی از جمله تعداد شاخه های فرعی در بوته، ارتفاع بوته، تعداد گل آذین در هر بوته، قطر گل آذین، تعداد دانه در هر طبق، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، درصد سیلیمارین، درصد سیلیبین، عملکرد روغن و عملکرد سیلیمارین اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که مصرف انواع مختلف کودهای آلی و شیمیایی در خاک بر اجزای عملکرد و خصوصیات مورفولوژیکی این گیاه بی تأثیر بود، ولی بر روی درصد روغن، سیلیمارین و سیلیبین بذر تأثیر معنیداری داشت. گیاهان تیمار شده با کود کمپوست بیشترین درصد روغن (۱/۲۰) را نسبت به سایر گیاهان تحت تیمار داشت و بعد از آن تیمارهای کودی ازتوبا کتر و مخلوط ازتوباکتر و کمپوست بیشترین تأثیر را بر درصد روغن دانه داشتند. تیمارهای شاهد، کود شیمیایی، کود کمپوست و ازتوباکتر از نظر تأثیر بر درصد سیلیمارین دانه و همچنین تیمارهای شاهد، کود کمپوست، ازتوباکتر، مخلوط ازتوباکتر و کمپوست از لحاظ تأثیر بر درصد سیلیبین دانه هیچگونه اختلاف معنی داری نداشتند. گیاهان تیمار شده با کود شیمیایی کمترین درصد سیلیبین (۴/۱۶) را داشت. از بین اجزای عملکرد، بیشترین همبستگی مثبت بین ارتفاع بوته با عملکرد دانه و بیشترین همبستگی منفی مربوط به تعداد دانه در کاپیتول با تعداد گل آذین در بوته بود.
۲-۱۰-۴- تحقیقات انجام شده در زمینه خاکورزی
صادق نژاد و اسلامی (۱۳۸۵) جهت مقایسه عملکرد گندم با تغییر روش خاک ورزی، آزمایشی در سه سال متوالی ایستگاه تحقیقاتی گنبد با بافت سیلتی کلی لوم با متوسط بارندگی سالانه ۳۵۰ میلیمتر از طریق آزمایشات مزرعهای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با شش تیمار و سه تکرار و در دو شرایط با آبیاری و بدون آبیاری انجام دادند. با توجه به ادوات و ماشین آلات موجود در منطقه شش روش آماده سازی بستر بذر به شرح زیر انتخاب گردید. ۱- خاک ورزی عمیق با زیر شکن همراه با شخم با گاوآهن برگراندار و دیسک، ۲- خاک ورزی عمیق با زیر شکن بدون شخم همراه با دیسک، ۳- شخم با گاوآهن برگرداندار همراه با دیسک، ۴- کم خاک ورزی با گاو آهن قلمی و دیسک، ۵- خاک ورزی سطحی با دیسک و ۶- بی خاک ورزی. نتایج بدست آمده نشان داد که عملیات خاکورزی تأثیر مهمی در افزایش یا کاهش وزن مخصوص ظاهری در طی دوره رشد گیاه ندارد و رطوبت ۲۱% خاک در هنگام خاکورزی باعث خرد کردن تقریبأ ۶۰% کلوخهای خاک به قطری کمتر از ۲۵ میلیمتر گردید. میانگین وزنی قطر کلوخ های خاک در تیمارهای T5, T4, T3, T2, T1 به ترتیب ۲۸، ۳۴، ۳۱، ۳۴، ۲۹ میلیمتر بدست آمد. اختلاف بین روش های خاکورزی با ۹۹ درصد اطمینان معنیدار بود و میانگین عملکرد برای تیمارهای ۱ تا ۶ در شرایط آبیاری به ترتیب ۱۹۴۰، ۲۱۲۳، ۲۷۵۰، ۲۵۸۱، ۳۰۴۱ و ۱۷۴۵ کیلوگرم در هکتار و در شرایط بدون آبیاری ۲۵۴۷، ۲۳۳۸، ۲۲۵۸، ۲۲۳۴، ۲۲۳۸ و ۱۵۰۹ کیلوگرم در هکتار بدست آمد.
اسدی و همت (۱۳۷۷) اثرات شیوه های مختلف خاکورزی بر روی محصول گندم آبی و پارامترهای عملکردی آنها را مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که در منطقه اصفهان و در یک خاک با بافت لومی رسی استفاده از گاوآهن قلمی برای شخمی به عمق ۱۵ سانتیمتر به علت برابر بودن سوخت مصرفی تراکتور و عملکرد محصول یکسان و افزایش ظرفیت ۴۴% در مقایسه با شخم با گاوآهن برگرداندار میتواند به عنوان یک روش جایگزین عملیات خاکورزی مرسوم پیشنهاد گردد.
عظیم زاده و همکاران (۱۳۸۱) به منظور بررسی اثر روش های شخم بر وزن مخصوص ظاهری خاک، تخلخل، تغییرات رطوبت خاک و عملکرد گندم آزمایشی از سال ۶۵-۶۶ تا سال زراعی ۷۷-۷۶ در مرکز بین المللی ایکاردا به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در ۴ تکرار اجرا کردند. تیمارهای شخم شامل شخم برگرداندار، شخم با گاوآهن قلمی، شخم با گاوآهن پنجه غازی و سیستم بدون شخم بود. نتایج نشان داد که شخم برگرداندار در مقایسه با سایر روش های شخم دارای وزن مخصوص ظاهری کمتری بود. در عمق ۲۰-۱۰ سانتیمتری سیستم بدون شخم بیشترین وزن مخصوص ظاهری خاک دیده شد. در عمق ۲۰ تا ۳۰ و ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتری خاک، شخم با گاوآهن پنجه غازی در مقایسه با سایر تیمارها دارای وزن مخصوص ظاهری بیشتری بود. برعکس در لایه ۰ تا ۱۰ سانیمتری خاک در تیمار شخم با گاوآهن برگرداندار در مقایسه با سایر تیمارها تخلخل بیشتری داشت. در عمق ۱۰ تا ۲۰ سانتیمتری سیستم بدون شخم دارای کمترین درصد تخلخل بود و در عمق ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری و ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتری کمترین درصد تخلخل مربوط به شخم با گاوآهن پنجه غازی بود. در تمام تیمارهای نمونه برداری تیمار شخم با گاوآهن برگرداندار در مقایسه با سایر تیمارها رطوبت کمتری داشت. متوسط عملکرد بیولوژیک، عملکرد کاه و عملکرد دانه در تیمار بدون شخم به صورت معنیداری از سایر تیمارهای شخم کمتر بود ولی بین سه تیمار شخم برگرداندار، قلمی و پنجه غازی اختلاف معنیدار نبود.
حیدری (۱۳۸۴) به منظور بررسی تأثیر مدریت بقایای گیاهی و عمق شخم بر عملکرد گندم و حاصلخیزی خاک آزمایشی به مدت ۴ سال (۱۳۷۸-۱۳۸۱) در همدان در خاکی با بافت لوم انجام داد. در این آزمایش از چهار مدیریت بقایای ذرت شامل : ۱- خردکردن بقایا با ساقه خردکن ۲- خرد کردن بقایا با دیسک ۳- خرد کردن بقا یا با وتیواتور ۴- خارج کردن بقایا. و دو عمق شخم با گاوآهن برگرداندار ۱-۲۰ سانتیمتر و ۳۰ سانتیمتر. مدیریت بقا و عمق شخم در ۸ تیمار ترکیب و به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفیانجام داد.تناوب گندم آبی بعد از ذرت در جهار سال تکرار شد. بر اساس نتایج حاصل دیده شد عمق شخم ۳۰ سانتیمتر در مدیریت بقایا و افزایش محصول مؤثر بوده و باعث افزایش محصول گندم بعد از گذشت ۴ سال شد.
نتایج سه ساله خسروانی و همکاران (۱۳۸۲) در مناطق مختلف کشور نشان داده که خاک ورزی با گاو آهن برگرداندار از نظر عملکرد دانه گندم، تعداد خوشه در واحد سطح، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه، وزن کاه و شاخص برداشت نسبت به خاک ورزی سطحی برتری داشته و در بعضی مناطق این اختلاف معنیدار بوده است.
ناری و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی اثرات شخم و وجین دستی بر تراکم و بیوماس علفهای هرز در ارقام نخود پژوهشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام دادند. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از: انواع شخم در سه سطح (شخم رایج، شخم حفاظتی بدون مصرف علفکش و شخم حفاظتی با مصرف علفکش) واریته نخود در سه سطح (رقم هاشم، رقم آزاد و Lc4) وجین در دو سطح (وجین و عدم وجین) نتایج نشان داد کمترین تراکم علف هرز و بیشترین عملکرد محصول در تیمار شخم حفاظتی×علفکش×وجین حاصل شد.
۲-۱۰-۵- تحقیقات انجام شده در زمینه ماریتیغال
نبئی و همکاران (۱۳۹۲) به منظور بررسی موثرترین تیمار هورمونی برای تحریک جوانهزنی بذرهای ماریتیغال، بذرهای ماریتیغال را باغلظتهای ۱۰۰، ۲۵۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ پی پی ام هورمونهای کینیتین، اکسین، اسیدجیبرلیک و غلظتهای ۵/۰ و ۱ پی پی ام ۲۴-اپی براسینولید در دو مدت زمان ۲۴ و ۴۸ ساعن تیمار کردند. تیمار اسید جیبرلیک (۵۰۰ پی پی ام) نیز توآم با پیش سرما به مدت (۵، ۱۰ و ۱۵ روز) انجام دادند. نتایج نشان داد که تیمار اسیه جیبرلیک (۵۰۰ پی پی ام) برای شکست خواب بذر گیاه خارمریم بهترین تیمار است که باعث شکست خواب ۷۰ درصد بذرها شد.
دلیری و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی اکوتیپهای مختلف ماریتیغال از نظر مقاومت به خشکی در محیط کشت هیدروپونیک آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام دادند. تیمارها شامل ترکیب سطوح تنش خشکی به عنوان عامل اصلی و ده اکوتیپ ماریتیغال به عنوان عامل فرعی در سه تکرار و در شرایط هیدروپونیک اجرا کردند. صفات طول ریشه، حجم ریشه، میزان کلروفیل برگ، نشت الکترولیتها، وزن خشک ریشه و شاخص تحمل ریشه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که اثر سطوح تنش از نظر تمام صفات مورد بررسی معنیدار و اثر ژنوتیپها برای برخی صفات معنیدار به دست آمد. با توجه به معنیدار بودن اثر متقابل تنش در اکوتیپ، وضعیت اکوتیپها در هر سطح تنش دارای روند متفاوتی بود. مقایسه میانگین اکوتیپها برای صفات مورد بررسی حاکی از کاهش کلروفیل، شاخص تحمل ریشه، طول، حجم و وزن خشک ریشه و افزایش نشت الکترولیتها متناسب با افزایش سطح تنش بود. مقادیر شاخص تحمل ریشه و نشت الکترولیت حاکی از تحمل به خشکی اکوتیپ قائمیه در مرحله گیاهچهای بود. همبستگی بین صفات ریشه و شاخص تنش ریشه نشان داد که حجم و وزن خشک ریشه در مقایسه با طول ریشه معیار مناسبتری برای ارزیابی ژنوتیپ های متحمل به خشکی بود.
سنجری و همکاران (۱۳۹۱) جهت شناسایی و کلون سازی خانواده ژنی چالکون سنتاز گیاه ماریتیغال، پس از جمع آوری داده های توالی موجود در مورد خانواده ژنی چالکون سنتاز در سایر گیاهان، همردیفی آنها و تعیین نواحی حفظ شده، چهار آغازگر دژنره بر اساس این نواحی طراحی کردند. قطعات ژنی تکثیر شده در PCR با بهره گرفتن از این جفت آغازگر از ژنوتیپ بومی منطقه برازجان و رقم اصلاح شده مجار در ناقل مناسب همسانه سازی و سپس تعیین توالی کردند. مطالعه توالی نوکلئوتیدی حاصل و توالی اسیدآمینهای آنها، منجر به شناسایی دو عضو از خانواده ژنی چالکون سنتاز در این گیاه گردید و مطالعه کل توالیهای نوکلئوتیدی و اسیدآمینه ای به دست آمده، منجربه شناسایی سه عضو از خانواده ژنی چالکونسنتاز در این گیاه دارویی برای اولین بار شد که دارای دومینهای حفظ شده انتهای آمین و کربوکسیل چالکون سنتاز میباشند که. گامی مؤثر در یافتن راهکارهای کارآمد برای افزایش تولید مواد مؤثره دارویی و ارزشمند این گیاه
میباشد.
قلی بیگیان و همکاران (۱۳۸۸) در آزمایشی تاثیر سطوح مختلف تراکم و کود نیتروژنه بر ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور در گیاه دارویی ماریتیغال را بررسی کردند. این آزمایش که به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا در آمد. تیمارهای مورد استفاده شامل تراکم در سه سطح وکود نیتروژنه در چهار سطح در نظر گرفته شد . صفات مورد بررسی شامل شاخص سطح برگ، ماده خشک اندام هوایی گیاه و نور نفوذ یافته به درون کانوپی به منظور محاسبه ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور بود. انجام عملیات نورسنجی در مزرعه در ۵ نوبت صورت گرفت ونتایج نشان داد که افزایش تراکم و کود نیترزژنه، موجب افرایش بیوماس تولیدی توسط گیاهان میگردد. همچنین با افزایش تراکم، میزان ضریب استهلاک نور، کاهش و کارایی مصرف نور، افزایش مییابد، ولی سطوح مختلف کود نیتروژنه، هیچ تاثیر معنیداری بر ضریب استهلاک و کارایی مصرف نور ایجاد ننمود.
Omer و همکاران (۱۹۹۵) اثر سه فاصله ردیف ۲۰، ۴۰ و۶۰ سانتیمتری را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتند که مقدار عملکرد بذر ، روغن و سیلیمارین (در واحد سطح) در فاصله ۲۰ سانتیمتری بیشتر از فاصله ۴۰ و ۶۰ سانتیمتری است.
Schunke (1992) در تحقیقات خود نتیجه گرفت که در فاصله ردیف ۵۰ سانتیمتر تعداد کاپیتول و مقدار بذر در هر گیاه بیشتر از فاصله ردیف ۲۵ سانتیمتر است. در این رابطه هورنوک فاصله ردیف را برای ماریتیغال بین ۴۰ الی ۵۰ سانتیمتر پیشنهاد کرده است (Hornok, 1992).
زارع کیا و امیدبیگی (۱۳۸۵) مطالعهای جهت پی بردن به خصوصیات رویشگاهی و بررسی چگونگی عمل و رفتار این گونه در اکوسیستم منطقه بهدشت نور انجام دادند. فنولوژی، وضعیت ریشه دوانی در خاک، وزن هزار دانه، میزان مواد موثر از جمله مواردی بودند که بررسی کردند. نتایج نشان داد که این گونه در منطقه مورد مطالعه با بارندگی متوسط سالانه ۸۸۰ میلیمتر، دمای متوسط سالانه ۱۶ درجه سانتیگراد رویش مناسبی دارد. آزمایشهای خاکشناسی نشان داد که ماریتیغال خاک با بافت لومی رسی را ترجیح میدهد و میانگین اسیدیته و هدایت الکتریکی خاک هایی که در آن رویش دارد به ترتیب ۳/۸ و ۱۶/۰ میلیموس بر سانتیمتر میباشد.میانگین پوشش تاجی و تراکم گونه در منطقه به ترتیب ۲/۳۳ درصد و۳۱۵۰۰ بوته در هکتار بود. مطالعات فنولوژیک نیز نشان داد که شروع رشد از اول مهر ماه بوده و مرحله رویشی تا اواخر اسفند ماه ادامه دارد. زمان بذردهی در اوایل خرداد میباشد. مقدار سیلی مارین و سیلی بین موجود در دانه های این گیاه به ترتیب ۶۳/۱ و ۱۷/۶ درصد بود.
گلی و همکاران (۱۳۸۸) به منظور بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی روغن دانه ماریتیغال آزمایشی به منظور تعیین میزان بذر و کیفیت آن انجام دادند. نتایج آزمایش نشان داد که درصد روغن (۷/۲۲) درصد، عدد یدی (۵۷/۱۰۹)، پراکسید (۵۹/۱)، صابونی (۹/۱۸۰)، اسیدی (۸۲/۱)، اسید لینولئیک (۲/۵۱%) و اولئیک (۸/۲۸%) میباشد.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳-۱- مشخصات و شرایط اقلیمی محل آزمایش
این تحقیق در سال زراعی ۹۲-۱۳۹۳ در مزرعه ای واقع در روستای اسلام آباد شهرستان اشکذر انجام شد. زمین در مختصات جغرافیایی ۵۲ً ۱َ ۳۲ شمالی و ۴۵ً ۰۶َ ۵۴ شرقی و ارتفاع ۱۲۲۱ متری از سطح دریا قرار داشت.
۳-۲- مشخصات خاک محل اجرای آزمایش
پس از انتخاب قطعه زمین مورد نظر جهت اجرای طرح و قبل از کاشت از نقاط مختلف مزرعه به طور تصادفی در عمق ۴۰ سانتیمتر به وسیله اوگر نمونهبرداری شد و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نمونه در آزمایشگاه مشخص گردید. خاک مورد استفاده، خاکی رسی لومی (۶۱% رسی، ۲۸% لومی و ۱۱ درصد شنی) بود و در آزمایش خاک میزان عناصر خاک (جدول ۳-۱)، خصوصیات شیمیایی آب محل (جدول ۳-۲) ، وضعیت آب و هوای منطقه (جدول ۳-۳) ، وضعیت عناصر ورمیکمپوست مورد استفاده (جدول ۳-۴) و کود دامی مورد استفاده (جدول ۳-۵) به صورت جداول ذیل اندازه گیری شدند:
جدول ۳- ۱- صفات فیزیکی و شیمیایی خاک مورد استفاده در آزمایش
هدایت الکتریکی (mmho/cm) EC |
ازت کل |
ـ تنظیم و اجرای طرحهای مشترک؛
ـ کاهش هزینههای پستی میان سه کشور؛
ـ بهبود و گسترش حمل و نقل هوایی در منطقه؛
ـ بررسی امکانات توسعهی همکاری در زمینهی کشتیرانی؛
ـ گسترش راهآهن؛
ـ لغو روادید میان سه کشور؛
ـ گسترش گردشگری در منطقه؛ » کمکهای فنّی؛
ـ گسترش همکاریهای فرهنگی و ایجاد مراکز فرهنگی مشترک.[۷۸]
پیمان ازمیر که بیان کنندهی اهداف و انگیزههای اساسی بنیانگذاران سازمان همکاری عمران منطقهای بود، در مارس ۱۹۷۷ به تصویب رهبران به کشور رسید. در این پیمان تشریک مساعی صنعتی در میان کشورهای عضو با ایجاد طرحهای مشترک بر اساس بازار منطقهای، ایجاد بانک تجارت و توسعه و صندوق بیمه اتکایی نیز مورد توجه قرار گرفته بود. ضرورت تماسهای نزدیک میان مقامها و کارشناسان کشورهای عضو نیز از موارد قابل توجه برای تحقق هدفهای تعیین شده در سازمان همکاری برای عمران منطقهای بود. مؤسسههای وابسته به سازمان همکاری منطقهای عبارت بودند از: مؤسسهی تحقیقات فرهنگی در تهران، دبیرخانهی همکاریهای کشتیرانی در استانبول،[۷۹] دبیرخانهی بیمه اتکایی در کراچی و مدرسهی بینالمللی بیمه همکاری عمران منطقهای در تهران. دبیر کل آر.سی.دی بر همهی مؤسسههای یاد شده نظارت داشت.[۸۰]
گفتار دوم: کارکرد
در سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۸، فعالیتهای زیر در سازمان آر.سی.دی انجام شد:
ـ همکاریهای فنّی و فرهنگی، مبادلهی ۱۲۱۰ دانشجو، ۱۷۸۰ هنرجو و ۱۰۰ متخصص؛
ـ برگزاری ۴۸ سمینار و کارگاه و سمپوزیوم منطقهای؛
ـ انتشار ۶۴ کتاب و جزوه در زمینههای مختلف فرهنگی، ادبی و علمی؛
ـ برپایی ۲۱ نمایشگاه فرهنگی: ۹ نمایشگاه در ایران، ۶ نمایشگاه در ترکیه و ۶ نمایشگاه در پاکستان؛
ـ دیدار و تماس مقامهای سه کشور؛
ـ برپایی اردوگاههای تابستانی برای جوانان، مبادلهی ۱۶ گروه از جوانان؛
ـ بازدید سالانهی نمایندگان و هیأتهایی از سازمانهای زنان؛
ـ مبادلهی گروههای خبرنگاران از هر کشور؛
ـ آموزش ۳۶۰ دانشجو از سه کشور در مدرسهی بیمه و اقتصاد آر.سی.دی؛
ـ تأسیس صندوق بیمه برای تقویت مالی کشورهای در حال توسعه؛
ـ ایجاد مرکز بیمه آر.سی.دی در کراچی؛
ـ تأسیس اتحادیهی ترتیبات پرداختی چند جانبهی آر.سی.دی ؛
ـ ایجاد سرویس کشتیرانی آر.سی.دی برای حمل کالا؛
ـ کمک به ایجاد صنایع آلومینیوم در ایران، کاغذ اسکناس در پاکستان، فیلترهای شیمیایی در ترکیه و چند طرح صنعتی دیگر.
همچنین در دوران فعالیت آر.سی.دی پنج نشست در سطح رهبران برگزار شد که عبارت بودند از:
ژوئیهی ۱۹۶۴ در استانبول، ژوئیهی ۱۹۶۶ در رامسر، ۱۹۶۸ در کراچی، مه ۱۹۷۰ در ازمیر و آوریل ۱۹۷۶ در ازمیر.[۸۱]
گفتار سوم: روابط تجاری
با وجود اهمیت فراوان بازرگانی همچنین سطح روابط تجاری میان اعضای سامان آر.سی.دی، میزان بازرگانی منطقهای در میان این کشورها همانند بسیاری از کشورهای توسعه نیافته، از ۲ درصد مجموع بازرگانی خارجی آنها تجاوز نکرد. در ۱۹۶۹ دبیرخانه آر.سی.دی، از کنفرانس بازرگانی و توسعه سازمان ملل متحد[۸۲] (انکتاد) درخواست کرد در مورد امکانات، موانع و راههای توسعه بازرگانی در منطقه پژوهشی انجام دهد. در گزارش نهایی انکتاد آمده بود که سطح نازل مبادلات بازرگانی در منطقه، بیشتر ناشی از این است که سرمایهگذاریها و فعالیتهای تولیدی هر سه کشور، در رشتهها و زمینههای مشابه بوده است و بازارهای داخلی از حمایت بسیاری برخوردارند. این موضوع سبب شد صنایع این کشورها بسیار کمتر از ظرفیت واقعی خود تولید کنند. در نتیجه بهای تولیدات آنها گران شد و نتوانستند با قیمتهای بینالمللی رقابت کنند، به ناچار کالاهای مورد نیاز را از کشورهای دیگر وارد کردند.
بر اساس گزارش یاد شده دیوار بلند تعرفهها و ممنوعیت واردات برخی از کالاها، کمبود اعتبارهای صادراتی، رواج خرید کالاهای تولیدی کشورهای توسعه یافته، قیمتهای گزاف محصولات در مقابل چگونگی ساخت، جنس و شیوه تحویل نازلتر، مشکلات حمل و نقل و اجبار به وارد کردن کالاهای خاص از کشورهای مشخص، از جمله عوامل و تنگناهای مورد توجه کارشناسان انکتاد بوده است.
اگر اعضای آر.سی.دی در بخش واردات به یکدیگر امتیازهایی میدادند، این امتیاز سبب میشد صادرات هر یک از این کشورها در دو کشور دیگر با قیمتهای پایینتر عرضه شود. در نتیجه به سبب بالا رفتن تقاضا، صادرات توسعه مییافت. در همان حال با ایجاد رقابت در میان صنایع در یک رشته، تخصص ایجاد شده و کالاهای بهتری وارد بازار میشد. کارشناسان انکتاد کاهش موانع تعرفهای را در این کشورها با احتیاط توصیه میکردند؛ زیرا این اقدام به نوبهی خود میتوانست بر موازنه پرداختهای این کشورها اثر نامطلوب بگذارد. در اصل سیاستهای پولی در این سه کشور بسیار متفاوت بود. از این رو کارشناسان انکتاد روش تدریج گرایانهای[۸۳] را پیشنهاد کرده بودند.[۸۴]
گفتار چهارم: عوامل ناکامی
عدم تمایل کشورهای عضو به چشمپوشی از منافع ویژهی خود که لازمهی توسعهی همکاریهای منطقهای است، به مانعی اساسی در این مسیر تبدیل شده بود. سه کشور بنیانگذار این سازمان از سطح نسبتاً متوازنی از توسعهی اقتصادی برخوردار بودند، ولی رشد سریع درآمدهای ارزی ایران در پی افزایش بهای نفت، گرایشهای همبستگی در درون آر.سی.دی را کاهش داد. در واقع این سازمان بیش از آن که کارایی اقتصادی داشته باشد، سازمانی اجتماعی بود.[۸۵] به این ترتیب این سازمان در عمل بیشتر به مسائل تشریفاتی پرداخت. دیوانسالاری و تشریفات گستردهی این سازمان آن را از عملکرد واقعی تهی ساخت.
نبود جنبههای تکمیل کنندگی در میان اقتصاد کشورهای عضو، مانعی اساسی در راه رشد همکاریهای اقتصادی بود. در این زمینه امکانات ضعیف سه کشور برای توسعهی تجارت منطقهای نیز از مشکلاتی بود که باید در این سازمان مورد توجه قرار میگرفت.[۸۶] همچنین عدم شناسایی جدی مزیتهای نسبی هر یک از کشورها برای توسعهی روابط تجاری از دیگر مسائل این سازمان به شمار میرفت. اجرای سیاستهای حمایتی در کشورهای عضو و وابستگی ساختار تجارت آنها به بازار صنایع جهانی بر دشواریهای این سازمان افزود؛ از این رو تأکید هر یک از اعضاء بر منافع ملی خود در برابر منافع منطقهای، سبب کُندی و سُستی در رشد این سازمان شد. گرایش ترکیه به اتحادیهی اقتصادی اروپا، به این سازمان جنبهی تشریفاتی داد. اتخاذ این سیاست از سوی ترکیه و گرایشهای برتریطلبانهی ایران با حمایت ایالات متحده در منطقه، از عوامل اساسی ضعف و ناکارایی سازمان آر.سی.دی بود. به طور کلی از نظر اقتصادی سازمان همکاری عمران منطقهای دچار مشکلات جدی زیر بود:
ـ ساختار اقتصادی استعماری وابسته و فقدان کارایی لازم اقتصادی در بافت اقتصاد سنتی آنها، بخش سنتی به دلیل ماهیت خود از ایجاد ارتباطات وسیع ناتوان بود؛
ـ ناتوانی عمومی در استفاده از منابع خام و نیاز به متخصصان خارجی و عقبماندگی فن این کشورها؛
ـ ضعفهای تولیدی، وجود انبوه تولیدات مازاد بر نیاز مصرف داخلی و همگونی آن در میان اعضاء؛
ـ عدم نیاز ماهوی اقتصاد این کشورها به یکدیگر و نیاز به اقتصادهای مسلط و تولیدات آنها؛
ـ فشار کشورهای پیشرفته برای عدم تحقق همکاری منطقهای؛
ـ ضعف قدرت سرمایهگذاری به دلیل پایین بودن پسانداز ملی؛
ـ نبود توانمندی در اجرای طرحهای مشترک صنعتی و ارائه تولیدات آن به بازارهای جهانی به دلیل پایین بودن سطح استاندارد؛
ـ ضعف مدیریت اقتصادی و صنعتی، فرار مغزها و نبود زمینههای فعالیت عملی برای آنها در منطقه؛
ـ تضاد میان منافع ملی و منافع منطقهای؛
ـ نبود علاقه و اعتماد واقعی به طرحهای منطقهای و تمایل جدی به طرحهای ملی.[۸۷]
علاوهبر موارد ذکر شده، در دوران فعالیت سازمان همکاری عمران منطقهای، هیچگونه تلاش جدی برای دگرگونی الگوی تجارت در منطقه انجام نشد. تجارت اعضای این سازمان همچنان به طور اساسی با خارج از منطقه صورت میگرفت.
مبحث دوم: سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و گسترش آن
گفتار اول: مقدمه
انقلاب اسلامی ایران گامی برای پایان بخشیدن به فعالیت سازمان همکاری برای عمران منطقهای بود. اما از سال ۱۹۸۵ ج.ا.ایران، ترکیه و پاکستان بار دیگر تلاشهای تازهای را برای توسعهی همکاریهای منطقهای آغاز کردند. سازمان آر.سی.دی این بار با نام سازمان همکاری اقتصادی (اکو) دوران جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرد. دگرگونی در نظام سیاسی ایران امید تازهای را برای توسعه همکاریهای منطقهای ایجاد کرد. رهبران جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و پاکستان با اصلاح پروتکل ازمیر که اساس توافقها و همکاریهای اعضا در سازمان آر.سی.دی بود، مرحلهی نوینی را برای توسعهی همکاریهای چند جانبه آغاز کردند. بر اساس عهدنامهی ازمیر، دولتهای یاد شده بر گسترش همکاریهای اقتصادی در میان خود تأکید کردند.
سه کشور بنیانگذار عهدنامه ازمیر را به عنوان سند پایهی سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و منشور این سازمان در ۱۹۷۷ به تصویب رساندند؛ این عهدنامه اهداف کلی سازمان، چارچوب سازمانی و ارگانهای مختلف آن را مشخص میکند و بر اساس پروتکل اصلاحی ازمیر تأیید شده در ۱۸ ژوئن ۱۹۹۰ در اسلامآباد، در ۲۸ نوامبر ۱۹۹۲ به اجرا گذاشته شد. به دنبال افزایش اعضای اکو، شورای وزیران اکو در سال ۱۹۹۵ گروهی از خبرگان اکو را تشکیل داد تا اسناد بنیادین جدید اکو را تهیه کنند. یک سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۶ عهدنامهی ازمیر جدید به همراه ده سند دیگر به تصویب رسید. بر اساس عهدنامهی ازمیر، سازمان اکو برای تأمین همکاری اقتصادی، فنّی و فرهنگی در میان اعضا تشکیل شد؛ لذا در این زمینه و برای تحقق اهداف آن، در موارد زیر موافقت شد:
ـ توسعهی بازرگانی از طریق دسترسی آزادتر به بازارهای یکدیگر؛